نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
سالخوردگی جمعیت کشور در سالهای آینده، نگاههای بسیاری را به خود جلب خواهد کرد. روند تغییرات جمعیتی کشور به گونهای است که در آینده نزدیک، یک دوره سالخوردگی جمعیت فشرده را پیش رو خواهیم داشت. تعداد سالمندان به گونه قابل توجهی رشد خواهد یافت و تعداد افراد بالای ۶۰ سال به حدود ۳۰ میلیون نفر خواهد رسید. رشد در گروههای سالمندتر، شدیدتر نیز خواهد بود.
هدف پژوهش حاضر، بررسی روند سالخوردگی جمعیت کشور در سالهای آینده تا ۱۴۳۰ با توجه به پیشبینی بخش جمعیت سازمان ملل در سال ۲۰۱۲ است. نتایج بیانگر اجتنابناپذیر بودن سالخوردگی جمعیت کشور در دهههای آینده است. روند رو به رشد سالخوردگی جمعیت حتی با فرض افزایش سطح باروری رخ خواهد دارد.
سطوح پایین باروری نیز شدت سالخوردگی را تشدید خواهد کرد. با توجه به فرض متوسط تغییرات باروری که فرض اصلی است، نسبت سالخوردگان از کل جمعیت با روند افزایشی ثابت تا پایان دوره به حدود ۳۰ درصد میرسد.
گرچه این عدد، رقم بالایی است، اما روند افزایشی باروری در سطح بالا، مشکلات اقتصادی کشور را با توجه به باری که جمعیت فعال وارد خواهد نمود، تشدید میکند. به عبارت دیگر، فرصت پنجره جمعیتی کشور را محدود خواهد ساخت. تبیین دقیق سالخوردگی جمعیت کشور به تصمیمگیرندگان کمک بسیاری در برنامهریزی خواهد کرد.
اصل مقاله
سالخوردگی جمعیت ایران در چهار دهه پیشرو
حسین ضرغامی*
محمد میرزایی**
چکیده
سالخوردگی جمعیت کشور در سالهای آینده، نگاههای بسیاری را به خود جلب خواهد کرد. روند تغییرات جمعیتی کشور به گونهای است که در آینده نزدیک، یک دوره سالخوردگی جمعیت فشرده را پیش رو خواهیم داشت. تعداد سالمندان به گونه قابل توجهی رشد خواهد یافت و تعداد افراد بالای ۶۰ سال به حدود ۳۰ میلیون نفر خواهد رسید.
رشد در گروههای سالمندتر، شدیدتر نیز خواهد بود. هدف پژوهش حاضر، بررسی روند سالخوردگی جمعیت کشور در سالهای آینده تا ۱۴۳۰ با توجه به پیشبینی بخش جمعیت سازمان ملل در سال ۲۰۱۲ است. نتایج بیانگر اجتنابناپذیر بودن سالخوردگی جمعیت کشور در دهههای آینده است.
روند رو به رشد سالخوردگی جمعیت حتی با فرض افزایش سطح باروری رخ خواهد دارد. سطوح پایین باروری نیز شدت سالخوردگی را تشدید خواهد کرد.
با توجه به فرض متوسط تغییرات باروری که فرض اصلی است، نسبت سالخوردگان از کل جمعیت با روند افزایشی ثابت تا پایان دوره به حدود ۳۰ درصد میرسد.
کلیدواژهها: سالمند، سالخوردگی جمعیت، نسبت وابستگی، رشد جمعیت، امید به زندگی
سالخوردگی جمعیت در سطح جهانی در حال تبدیل به پدیدهای فراگیر است. قبل از این، سالخوردگی جمعیت در کشورهای توسعهیافته آغاز شده بود و در برخی کشورهای در حال توسعه نیز در حال وقوع بود. به همین علت میتوان مدعی گردید که سالخوردگی جمعیت، پدیدهای جهانی و فراگیر است.
بر اساس پیشبینیهای جمعیتی، روند نسبتاً قطعی در تداوم سالخوردگی به وجود خواهد آمد و این موضوع در قرن حاضر تحکیم میشود. به عبارتی، قرن ۲۱ به طور روزافزونی با افزایش افراد سالمند مشخص میشود و نه تنها تعداد مطلق سالمندان در همه جمعیتهای ملی افزایش مییابد، بلکه سهم و نسبت آنها نیز به گونه قابل ملاحظهای افزایش خواهد یافت (لگار، ۲۰۰۶: ۳۲۷). البته مشخص است که روند مذکور به لحاظ شدت و عمق سالخوردگی در بین مناطق و کشورهای مختلف، به طور قابل ملاحظهای تفاوت خواهد داشت. بنابراین، سالخوردگی جمعیت، در عین اینکه پدیدهای عام است، اما از برخی جهات خاص خواهد بود.
کشور ما، ایران نیز در دهههای اخیر تغییرات جمعیتی فراوانی را تجربه کرده و توجه به مسائل جمعیتی آن بسیار افزایش یافته است. احتمالاً مهمترین علت این توجه بیشتر، تغییرات سریع جمعیتی و پیدایش مسائل جدید مرتبط با آن از جمله سالخوردگی جمعیت است. سالخوردگی جمعیت، به ویژه در چند دهه آینده یکی از کانونهای توجه مسائل جمعیتی ایران خواهد بود. برخی از پژوهشگران معتقدند سالخوردگی جمعیتهای انسانی، شاید مهمترین چالش جمعیتی پیشروی جوامع در قرن ۲۱ باشد (پالونی، ۲۰۰۹: ۸). با عنایت به این موضوع، شناخت وضعیت آینده جمعیت کشور (با تمرکز بر هدف پژوهش حاضر، به لحاظ سالخوردگی جمعیت، مورد توجه و اهمیت است. اهمیت و ضرورت شناخت روندهای آینده جمعیت، بنیان بسیاری از برنامههاست.
سیاستگذاران و برنامهریزان برای برآورد تقاضای آینده در خصوص منابعی مانند غذا، آب و انرژی و خدماتی مانند آموزش و بهداشت متکی به همین آیندهنگریها یا پیشبینیهای جمعیتی هستند. این پیشبینیها به سیاستگذاران و برنامهریزان، روندهای اصلی آینده را گوشزد و به آنها کمک میکند تا به نحو متناسبی به سیاستگذاری و اجرای برنامهها بپردازند و بدین ترتیب، بر توسعه اقتصادی و اجتماعی تأثیر میگذارد. این پیشبینیها در زمینه سالخوردگی جمعیت نیز کمک بسیاری به درک روندها مینماید و پاسخ پرسشهای بسیاری را روشن خواهد کرد.
سالخورده شدن جمعیت، پیامد انتقال جمعیتی است. بنابراین، بر اساس اینکه یک کشور در چه مرحلهای از انتقال جمعیت خود قرار داشته باشد، ورود به مرحله سالمندی آن نیز متفاوت میگردد. کشور ما اکنون در مراحل پایانی انتقال جمعیت خود قرار گرفته است و سطوح باروری و مرگ و میر آن در حال نزدیک شدن به یکدیگر است.
بدین ترتیب، یکی از پدیدههای مورد انتظار در سالهای آتی، سالخوردگی جمعیت آن است[Z1] . برخی از پرسشهای اساسی این است که وضعیت و شدت سالخوردگی جمعیت کشور در سالهای آینده چگونه خواهد بود و ما با چه میزان فرد سالمند مواجه خواهیم شد؟ تغییرات در زیرگروههای جمعیتی سالمندان چگونه به وقوع خواهد پیوست؟
نقش متغیرهای جمعیتشناختی به ویژه تغییرات باروری در این روند چگونه و به چه میزان خواهد بود؟ در پژوهش حاضر برای پاسخ به پرسشهای فوق تلاش گردیده است. به طوری که روند تغییرات جمعیت سالمند کشور تا ۴۰ سال آینده مورد بررسی قرار خواهد گرفت. برای تحقق هدف مذکور، آخرین پیشبینی بخش جمعیت سازمان ملل به عنوان منبع دادهها استفاده خواهد شد.
تعیین اینکه چه کسی سالمند است و چه تعریفی از این واژه میتوان بیان کرد، همچون بسیاری از مفاهیم انسانی دیگر، کاری دشوار و پرابهام است. تعریف علمی واحدی از سالمندی دیده نمیشود و بسیاری آن را امری نسبی و بر اساس ویژگیهای فردی، شخصیتی، اجتماعی و فرهنگی تعریف میکنند. با این حال، سن ویژگی اصلی و متمایزکننده افراد است و دامنه تأثیرگذاری آن بر بسیاری از جنبههای زندگی فردی و اجتماعی قابل توجه است. در واقع، عموم افراد بر اساس سن، فردی را سالمند محسوب میکنند. بنابراین، دوره سالمندی در چرخه زندگی افراد، یکی از مراحل پایانی خط سیر زندگی است که بیش از هر ویژگی دیگر با سن تفکیک میگردد. دامنه انتخاب سن سالمندی یا پیری، متفاوت است. اما دو نقطه سنی ۶۰ یا ۶۵ سالگی به عنوان دوره ورود به پیری یا سن آستانه سالخوردگی، بیش از بقیه سنین مطرح است. اجلاس جهانی سالخوردگی سازمان ملل که در سال ۱۹۸۲ در وین برگزار شد، سن ۶۰ سالگی را به عنوان نقطه تمایز سالمندی در بررسیهای جمعیتی انتخاب کرد، زیرا ۶۵ سالگی، انتخاب دلبخواهی [Z2] است که امید به زندگیهای طولانیتر یا کوتاهتر را به حساب نمیآورد (سازمان ملل، ۲۰۰۹). از طرف دیگر، از آنجایی که مطالعه سالخوردگی جمعیت، اغلب با نگرانی درباره باری همراه است که بر نظامهای بازنشستگی وارد میشود، سالخوردگی جمیعت عموماً از طریق افزایش در سنین بازنشستگی که معمولاً ۶۵ سال است، مورد اندازهگیری قرار میگیرد (گاوریلف و هوولاین، ۲۰۰۳: ۳۲).
بحث درباره انتخاب سن شروع سالخوردگی اخیراً بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. تغییرات اساسی در امید به زندگی و وضعیت سلامت و بهداشت در قرن ۲۱، معیارهای سنتی جمعیتشناختی برای تحلیل سالخوردگی جمعیت را ناکافی کرده است. سنجه بهتر برای سالخوردگی به لحاظ علمی و نیز سیاستگذاری، رویکردی نو است که این فرایند به طور کامل، سالخوردگی جمعیت را بر اساس تعاریف خلاقانه دیگری در مورد سالمندی، به طور مجدد ارزیابی خواهد کرد. دو تن از پیشگامان در این زمینه، ساندرسون و همکارش شربوف هستند. ساندرسون و شربوف (۲۰۰۷، ۲۰۰۸) استدلال کردند که سالهای باقیمانده مورد انتظار در سنی خاص، امید به زندگی کوهورت آنها است. پس طبیعی است که مفهوم امید زندگی برای سنین پیش رو محاسبه شود، یعنی سن بر اساس نگاه آیندهنگرانه سنجیده شود. آنها پیشنهاد کردند سن سالخوردگی را در نقطهای تعیین کنیم که امید زندگی به ۱۵ سال میرسد. یعنی اگر فرد ۷۰ سال داشت و هنوز میتوانست ۱۵ سال دیگر زندگی کند، ۷۰ سالگی، سن سالخوردگی محسوب شود. بدین ترتیب، هر چه میزان امید به زندگی کمتر باشد، سن سالخوردگی نیز کمتر میشود. رویکرد ساندرسون و شربوف، رویکردی پویا محسوب میشود و بر اساس آن، دیگر نمیتوان سنی خاص را نقطه شروع سالمندی محسوب کرد.
در مباحث جمعیتشناختی آنچه اهمیت دارد، سالخوردگی جمعیت است. بنابراین، قبل از هر چیز باید مشخص کنیم که سالخوردگی جمعیت، مفهومی جمعیتشناختی و آماری است و با سالخوردگی فردی کاملاً تفاوت دارد. سالمند شدن افراد از آغاز تاریخ بشر وجود داشته و افراد بسیاری بودهاند که به سنین پیری و بسیار بالا میرسیدهاند، اما سالخوردگی جمعیت پدیده اجتماعی- جمعیتی نسبتاً جدیدی است که بعد از انقلاب صنعتی و با کاهش باروری در برخی مناطق توسعهیافته جهان به تدریج ظهور یافت. در واقع، در جمعیتهای سالخورده، علاوه بر اینکه بخش زیادی از افراد به سنین پیری میرسند، سهم این افراد از کل جمعیت نیز جالب توجه میگردد. بدین ترتیب، واژه سالخوردگی به لحاظ اینکه بحث در سطح اجتماعی باشد یا فردی، معانی متفاوتی دارد. در سطح فردی، سالخوردگی تغییرات فیزیکی-روانشناختی است که با گذر زمان از تولد تا مرگ اتفاق میافتد. معنای سالخوردگی جمعیت، در ارتباط با تغییرات نسبت جوانان به سالمندان است (بری، ۲۰۱۲: ۷۱). یک نکته مهم این است که افزایش تعداد سالمندان، لزوماً به معنای سالخوردگی جمعیت نیست. چه بسا ما شاهد افزایش تعداد سالمندان در جمعیت باشیم، اما سالخوردگی جمعیت حتی کمتر هم شود (یعنی سهم سالمندان از کل جمعیت کاهش یابد)[۱]. نکته دیگر آن است که برداشت برخی افراد ناآشنا در مورد سالخوردگی جمعیت آن است که در جمعیتهای سالخورده، بیشتر افراد جامعه سالمند هستند یا به عبارتی، تعداد سالمندان بیش از سایر گروههای سنی است. این موضوع نادرست است. تاکنون، سالمندان هیچ کشوری (و نه منطقه یا محل خاصی)، بخش غالب جمعیتی (به این معنا که بیش از نیمی از افراد جامعه، سالمند باشند) آن نبوده و بسیار بعید است که کشوری به این وضعیت برسد.
سالخورده شدن جمعیت که برخی جامعه شناسان و پیریشناسان همچون پیترسون[۲]، با توجه به تغییرات ساخت سنی از آن با عنوان خاکستری شدن جمعیت[۳] یاد کردهاند (گیدنز، ۲۰۰۹) بیش از هر چیز معلول دو عامل جمعیتشناختی و تغییرات آن است: اول؛ کاهش باروری و تداوم آن در یک دوره نسبتاً طولانیمدت و دوم؛ کاهش مرگ و میر یا افزایش امید به زندگی. در کنار این دو عامل، مؤلفه سوم جمعیتی یعنی مهاجرت نیز در سالخوردگی جمعیت به ویژه در سطح منطقهای و نواحی مختلف یک کشور میتواند نقش تعیینکنندهای داشته باشد. سالخوردگی جمعیت معمولاً در ارتباط با مراحل پایانی انتقال جمعیت است که کاهش پیوسته در باروری و به دنبال آن کاهش جمعیت گروههای جوانتر به وقوع میپیوندد (چسیناس، ۱۹۹۲). افزایش امید به زندگی منتج از کاهش مرگ و میر، در تشدید فرایند سالخوردگی جمعیت نقش قابل ملاحظهای دارد. بدین ترتیب، در روند انتقال جمعیت، تغییرات شگرفی در ساخت سنی جمعیت پدید میآید که از آن با عنوان انتقال سنی[۴] یاد میشود. سالخوردگی جمعیت، یکی از مراحل پایانی انتقال سنی است.
روش پژوهش حاضر، مبتنی بر تحلیل مجموعهای از دادههای به دست آمده از پیشبینی بخش جمعیت سازمان ملل است. بنابراین، میتوان روش پژوهش را تحلیل ثانوی دانست. در روش تحلیل ثانوی، از دادههایی که مؤسسات یا سایر پژوهشگران گردآوری کردهاند، میتوان بنا به ضرورت و اقتضای مسأله پژوهش استفاده کرد. در اینجا، پیشبینیهای جمعیتی سازمان ملل مورد استفاده قرار گرفته است. پیشبینیهای جمعیتی هم توسط خود کشورها و هم توسط برخی سازمانهای بینالمللی مانند بخش جمعیت سازمان ملل متحد[۵] به صورت دورهای (هر دو سال) برای مناطق مختلف و کشورهای جهان انجام میشود. در اینجا، از آخرین پیشبینیهای جمعیتی بخش جمعیت سازمان ملل در سال ۲۰۱۲، برای بررسی وضعیت آینده سالخوردگی جمعیت کشور استفاده شده است. این پیشبینیها هر دو سال بروز میشود که منبع دادههای حاضر، آخرین مورد آن است.
پیشبینی جمعیت و سالخوردگی جمعیت: در پیشبینیهای جمعیتی[۶]، ترکیبی از سه عامل تعیینکننده حجم جمعیت، یعنی باروری، مرگ و میر و مهاجرت در نظر گرفته میشود و بر اساس مفروضاتی در مورد هر کدام، وضعیت آینده آنها پیشبینی میگردد. عموماً مهمترین عامل تأثیرگذار، باروری است که با شاخص میزان باروری کل[۷]،وارد معادلات پیشبینی جمعیت میشود. به دلیل اختلاف بین فرضیهها و روندهای واقعی، پیشبینیها معمولاً به صورت چندگانه با فروض باروری متفاوت ارائه میگردند. فرضیههای باروری، شامل فرض تغییرات متوسط، تغییرات بالا و تغییرات پایین میگردد و فرض متوسط غالباً مورد استفاده و تأکید است. فرض مرگ و میر با اثر احتمال مرگ، در زمانی که میزان فوت، زیاد و در نتیجه امید به زندگی، کم است، تأثیر بسیار مهمی دارد. زمانی که میزان امید به زندگی بالاست، مانند وضعیت کنونی کشور ما (با امید زندگی حدود ۷۳ سال)، احتمال فوت در سنین سالخوردگی، بیش از دو عامل دیگر میتواند بر روند سالخوردگی جمعیت تأثیر بگذارد. به هر حال، روند امید به زندگی در بسیاری از کشورها (به استثنای برخی کشورهای جنوب صحرای آفریقا که اپیدمی ایدز بر مرگها بسیار تأثیر گذاشته است) به صورت افزایشی در نظر گرفته میشود. با توجه به این موضوع که اثر برخی موارد، مانند بیماریهای توانکاه بر امید به زندگی هنوز به درستی شناخته نشده است، امکان پیشبینی آنها وجود ندارد. به این نکته نیز باید توجه کنیم که هر جامعهای از افزایش سطح زندگی و در نتیجه طول عمر اعضای خود استقبال و آن را مطالبه میکند. بنابراین، بر خلاف باروری، افراد در این خصوص همنظر هستند و سیاستهای متناقضی پدید نخواهد آمد. در خصوص نقش مهاجرت نیز معمولاً آن را به صورت خالص صفر در نظر میگیرند، به ویژه اینکه در سنین سالمندی، مهاجرت کمتر از سایر سنین رخ میدهد و جریانهای مهاجرتی، اثر معناداری در برآورد سالمندان نخواهد داشت.
با توجه به مطالب فوق مشخص گردید که فرضیات باروری در طول مدت پیشبینی ۴۰ ساله این مطالعه، اثری بر تعداد سالمندان نخواهد داشت. بنابراین، اینکه کدام فرض باروری در آینده بیشتر به واقعیت نزدیک باشد، تأثیری بر تعداد مطلق (نه نسبت) سالمندان نخواهد گذاشت. باروری در طول دوره مورد بررسی، بر حجم کل جمعیت و سنین پایینتر از سالمندی اثر خواهد گذاشت. در اینجا باید بر یک نکته تأکید کرد. در خصوص پیشبینیهای جمعیتی و برای برنامهریزی طولانی مدت، اساساً پیشبینی کمتر دقیق است، زیرا دوره طولانیتری مورد بررسی قرار میگیرد، و احتمال کمتری وجود دارد که فرضیات باروری، مرگ و میر و مهاجرت به طور دقیقی، آنگونه که واقعاً اتفاق میافتد، پیشبینی گردد. معمولاً زمان بیش از ۲۰ سال را، دوره طولانی و کمتر قابل اعتماد میدانند. همچنین از آنجایی که تعداد سالمندان تحت تأثیر فرض باروری قرار نمیگیرد، برآورد سالمندان برای دوره ۴۰ ساله را نیز میتوان قابل اتکا دانست و این نکته مهمی است.
در پژوهش حاضر، بررسی در دو قسمت مجزا انجام شده است. در بخش اول، آن دسته از ویژگیها و شاخصها بررسی گردید که تحت تأثیر فرضیات و روندهای مختلف باروری قرار نمیگیرند (البته در طول دوره مطالعه) شامل تعداد سالمندان، رشد سالیانه آنها و امید به زندگی در ۶۰ سالگی. در قسمت دوم نیز درباره شاخصهای تحت تأثیر فرضیات متفاوت باروری مانند نسبت جمعیت سالمند، نسبت وابستگی و شاخص حمایت بالقوه سالمندان بحث گردیده است.
۴-۱٫ تعداد سالمندان
بیان گردید که شمار مطلق سالمندان، به تنهایی در مطالعه سالخوردگی جمعیت، چندان کارایی ندارد. صرفاً آگاهی از افزایش تعداد افراد سالمند، بیانگر روند سالخوردگی جمعیت نخواهد بود. با این همه، از آنجایی که تغییرات در تعداد مطلق، مستقل از تغییرات در سایر گروههاست (بر خلاف بیشتر شاخصهای سالخوردگی) شناخت تعداد مطلق سالمندان میتواند ارزشمند باشد. افزایش سریع تعداد سالمندان در سالهای آینده[۸] یکی از مهمترین ویژگیهای جمعیتی ایران خواهد بود. روند رو به رشد تعداد سالمندان که از اولین سرشماری کل کشور و احتمالاً قبل از آن وجود داشته است، تا پایان دوره مورد مطالعه ادامه خواهد یافت. حدود سال ۱۴۳۰، انتظار میرود در ایران نزدیک به ۳۰ میلیون نفر فرد ۶۰ ساله و بیشتر وجود داشته باشد که نسبت به سال ۱۳۹۰ عدد قابل توجهی است و حدوداً افزایش ۵ برابری را طی یک دوره ۴۰ ساله نشان میدهد. نمودار (۱) و جدول (۱) به صورت دقیقتری روند تغییرات تعداد جمعیت سالمند کشور را نشان میدهد.
افزایش تعداد سالمندان به طور کاملاً مشخصی، ناشی از ورود کوهورتهای موالید بزرگتر یعنی متولدین سالهای قبل است. برای مثال، بزرگترین کوهورت موالید کشور ما در حال حاضر، متولدین ۶۵-۱۳۵۵ هستند که به طور متوسط، حدود سال ۱۴۲۰ وارد سنین سالمندی خواهند شد. به همین دلیل افزایش سالمندان فقط طی دوره ۵ ساله ۲۵-۱۴۲۰ بیش از ۵ میلیون نفر خواهد بود (ر. ک به نمودار). شایان ذکر است که بهبود امید به زندگی (کاهش مرگ و میر) نیز آثار خاص خود را به همراه خواهد داشت. پس باید به این نکته توجه کرد که بخشی از افزایش سالمندان در سالهای آتی، ناشی از کاهش سطح مرگ و میر در سنین سالمندی است که به طور مستقیم اثر خود را در افزایش امید به زندگی در ۶۰ سالگی نشان میدهد. در ادامه در این باره بحث خواهد شد.
نمودار (۱): روند تغییرات تعداد (به هزار نفر) سالمندان در سالهای ۱۴۳۰-۱۳۹۰
سالمندان گروه ناهمگنی هستند که دامنه سنی بیش از ۴۰ سال (از ۶۰ تا بیش از ۱۰۰ سالگی) را پوشش میدهند. آنها گروه بزرگی را در بر میگیرند که از بسیاری جهات با یکدیگر متفاوتاند. به همین دلیل آنها را معمولاً در دستههای کوچکتر در نظر میگیرند. در روند سالخوردگی جمعیت، توجه ویژهای به گروههای سنی مختلف سالمندان میشود، زیرا موقعیت مالی، بهداشتی و الگوهای مصرف ممکن است به طور قابل ملاحظهای بین این گروهها متفاوت باشد (گاوریلف و هیولاین، ۲۰۰۳: ۳۳). همچنین از آنجایی که سن سالمندی میتواند محدوده بیش از ۴ دهه را پوشش دهد، در بیشتر فرهنگها بین سالمندان سالمند و سالمندان جوان تفکیک قائل میشوند. بر این اساس، تفکیک سالمندان در گروههای سنی ضروری به نظر میرسد. گروه سنی ۶۴-۶۰ ساله به دلیل اختلاف نظری که در مورد آنها به عنوان سالمند وجود دارد، به صورت مجزا ارائه شده است. سالمندان بالای ۶۵ سال را نیز میتوان به سه دسته تفکیک کرد: آنهایی که در دسته اوان سالمندی (سالمندان جوانتر)[۹] (سنین ۷۴-۶۵) قرار میگیرند و غالباً هنوز فعال و سالماند. در برابر آنها دسته سالمندان میانه[۱۰] (سنین ۸۴-۷۵) با روند رو به افزایش مشکلات سلامتی و جسمی قرار میگیرد. سالمندان سالخورده[۱۱] (سنین ۸۵ ساله و بیشتر) بیش از بقیه ممکن است به لحاظ سلامت، ضعیف و بیشتر نیازمند کمک و همیاری باشند[۱۲].
جدول شماره (۱) تغییرات تعداد سالمندان در طول دوره را به صورت جزییتری نشان میدهد. اگر به صورت دقیقتر و به زیرگروههای سنی سالمندان توجه شود، ملاحظه میگردد که نسبت گروه سنی سالمندان سالخورده در همین دوره، برای زنان عدد بیش از ۷ برابر را نشان میدهد که بیشترین افزایش در بین همه زیرگروهها است. در کل مدت ۴۰ سال آینده، بیش از یکچهارم (در برخی سالها بیش از یکسوم) کل سالمندان در محدوده سنی ۶۴-۶۰ ساله قرار خواهند داشت که بیانگر اهمیت و تفاوت بسیار تعداد سالمندان با توجه به انتخاب نقطه سنی به عنوان شروع دوره سالمندی است. بنابراین، باید توجه داشت که انتخاب سن ۶۰ یا ۶۵ سالگی به عنوان سن آستانه سالمندی، در بزرگتر یا کوچکتر جلوه دادن سالخوردگی جمعیت کشور، اهمیت بسیاری دارد. سالمندان جوان، بخش اصلی سالمندان ۶۵ ساله و بیشتر را در همه دورهها تشکیل میدهند. بدیهی است که با افزایش سن سالمندان به طور فزایندهای بر میزان مرگ و میر آنها افزوده میشود و تعداد آنها به سرعت کاهش مییابد. در مورد سایر گروههای سالمندان توجه داشته باشید که با وجود افزایش تعداد آنها در کل دوره، نسبتهای متناظر به همان صورت افزایش نمییابد و علت آن، افزایش بیشتر سایر گروههای سنی سالمندان است. به همین دلیل بهتر است که روند رشد سالیانه جمعیت این گروهها هم مورد توجه قرار گیرد.
نکته دیگری که با تأمل در جدول میتوان به آن پی برد، این است که در سال پایه یعنی سال ۱۳۹۰، تفاوت بین تعداد جمعیت مردان و زنان سالمند اندک است. اما با گذشت زمان پیشبینی نشان میدهد که اختلاف بین حجم جمعیت دو جنس بیشتر میشود. برای مثال، تفاوت تعداد دو جنس در کل سالمندان در ابتدا کمی بیش از ۱۰۰ هزار نفر است که در پایان دوره به بیش از یک میلیون نفر میرسد. این اختلاف، بیش از همه به اختلاف امید به زندگی دو جنس مربوط میشود و همان طور که تجربه سایر کشورها نشان میدهد، به مرور زمان و در بستر توسعه اقتصادی-اجتماعی، اختلاف امید به زندگی زنان و مردان بیشتر میشود. دقت کنید که در گروه سالمندان سالخورده، این اختلاف بیش از ۳۰۰ هزار نفر است و با مطالب گفته شده در سطور قبل همخوانی دارد.
جدول (۱): روند تغییرات تعداد (هزار نفر) و درصد سالمندان در گروههای سنی مختلف ۱۴۳۰-۱۳۹۰
سال
جنس
۶۰ ساله و بیشتر (تعداد سالمندان)
۶۴-۶۰ساله
۷۴-۶۵ساله (اوان سالمندی)
۸۴-۷۵ ساله
(سالمندان میانه)
۸۵ ساله و بیشتر
(سالمندان سالخورده)
تعداد
درصد
۱۳۹۰
مرد
۳۰۲۳
۸۸۱
۲۹٫۱
۱۲۰۴
۳۹٫۸
۷۵۸
۲۵٫۱
۱۷۹
۵٫۹
زن
۳۱۳۷
۹۸۲
۳۱٫۳
۱۲۶۰
۴۰٫۱
۷۱۷
۲۲٫۸
۵٫۷
۱۴۰۰
۴۱۱۹
۱۴۵۷
۳۵٫۴
۱۷۶۳
۴۲٫۸
۷۰۹
۱۷٫۲
۱۹۰
۴٫۶
۴۴۶۹
۱۵۲۹
۳۴٫۲
۱۹۴۷
۴۳٫۶
۷۹۱
۱۷٫۷
۲۰۲
۴٫۵
۱۴۱۰
۶۴۷۱
۲۱۷۱
۳۳٫۵
۲۸۹۷
۴۴٫۸
۱۱۶۶
۱۸٫۰
۲۳۷
۳٫۷
۷۰۲۶
۲۲۳۰
۳۱٫۷
۳۱۰۶
۴۴٫۲
۱۳۵۹
۱۹٫۳
۳۳۱
۴٫۷
۱۴۲۰
۹۶۷۴
۲۹۷۷
۳۰٫۸
۴۱۹۴
۴۳٫۴
۲۰۳۵
۲۱٫۰
۴۶۹
۴٫۸
۱۰۲۶۸
۲۹۹۲
۴۳۰۶
۴۱٫۹
۲۳۰۲
۲۲٫۴
۶۶۸
۶٫۵
۱۴۳۰
۱۴۳۷۹
۳۹۴۳
۲۷٫۴
۶۳۶۴
۴۴٫۳
۳۱۴۰
۲۱٫۸
۹۳۲
۱۵۲۳۸
۴۰۷۹
۲۶٫۸
۶۵۴۴
۴۲٫۹
۳۳۴۵
۲۲٫۰
۱۲۷۰
۸٫۳
نکته: درصدهای محاسبه شده در این جدول، بر اساس درصد هر گروه سنی از کل سالمندان به تفکیک هر جنس است و نه کل جمعیت.
۴-۲٫ رشد جمعیت سالمند
اندازهگیری سرعت سالخوردگی با استفاده از تغییر در تعداد افراد سالمند، میتواند منجر به درک اشتباه شود. در عوض بهتر است از میزانهای رشد سالیانه جمعیت سالمند به عنوان یکی از شاخصهای مناسب استفاده کرد. باید توجه داشت که در مباحث جمعیتی، در کنار تعداد مطلق، آهنگ رشد سالیانه آن نیز بسیار اهمیت دارد.
نمودار شماره (۲) روند رشد سالیانه جمعیت سالمند و زیرگروههای آن را نشان میدهد. در کل دوره ۴۰ ساله به جز ۵ سال اول و آخر، رشد سالیانه جمعیت سالمندان به طور متوسط در حدود چهار و نیم درصد و رشدی سریع است. اگر تغییرات قابل ملاحظهای در وضعیت مرگ و میر پیشبینی شده پدید نیاید، این رشد را باید تقریباً قطعی دانست که با توجه به آن، جمعیت سالمند طی سالهای ۱۴۲۵-۱۳۹۵ نزدیک به ۴ برابر میگردد. با تأمل در نمودار متوجه میشویم که این وضعیت در بین گروههای مختلف سالمند به صورت یکسان رخ نمیدهد. سالمندان سالخورده، گروهی هستند که بیش از سایر گروههای سالمندی رشد بالا و در دورهای رشد انفجاری را تجربه خواهند کرد. رشد بالای این گروه خاص با توجه به مسائل مربوط به سلامت آنها، پیامدهای سیاستی خاص خود را دارد.
نمودار (۲): تغییرات درصد رشد سالانه جمعیت سالمندان در گروههای سنی مختلف ۱۴۳۰-۱۳۹۰
۴-۳٫ امید به زندگی در ۶۰ سالگی
بیان گردید که وضعیت مرگ و میر در پیشبینی سازمان ملل به گونهای مورد استفاده قرار گرفته است که روند رو به کاهش را برای آن در نظر میگیرد. عمده پیشبینیها نیز همین کار را انجام میدهد. امید به زندگی شاخص خلاصهای از وضعیت مرگ و میر است و آن را میتوان برای سنین مختلف محاسبه کرد. با توجه به جمعیت هدف مورد مطالعه، در این قسمت به طور مختصر شاخص امید به زندگی در ۶۰ سالگی بیان میشود. امید به زندگی در ۶۰ سالگی در طول دوره با افزایش قابل توجه حدود ۵ سال برای هر دو جنس پیشبینی شده است. با توجه به سرمایهگذاری و خواست هر جامعه برای سلامت و افزایش طول عمر اعضای خود انتظار میرود چنانچه وضعیت خاص و پیشبینیناپذیری پدید نیاید، امید به زندگی در همه سنین افزایش یابد. اختلاف امید به زندگی بین دو جنس هم به موازات زمان بیشتر میشود. در حالی که در آغاز دوره مورد مطالعه، به طور متوسط هر فرد ۶۰ ساله انتظار دارد که حدود ۲۰ سال دیگر زندگی کند، در پایان دوره، عدد مذکور به بالای ۲۵ سال میرسد و بیانگر این موضوع است که تعداد سالمندان در این مدت نه تنها افزایش مییابد، بلکه آنها هم که به این سن میرسند، عمری طولانیتر خواهند داشت و این خود فشار جمعیت سالمند را مضاعف میکند. لازم است گفته شود که روند امید به زندگی ایران در دوره ۱۹۹۰ تا ۲۰۱۲، یکی از بیشترین افزایشها در سطح دنیا را داشته و حدود ۱۲ سال رشد یافته است (سازمان بهداشت جهانی، ۲۰۱۲). از آنجایی که افزایش امید به زندگی در سطوح بالای امید به زندگی (بیش از ۷۰ سال) بیشتر به کاهش مرگ و میر در سنین سالمندی بستگی دارد، انتظار افزایش امید به زندگی در ۶۰ سالگی، منطقی و مورد انتظار است. به دلیل وقوع همین تغییرات در امید به زندگی است که ۶۰ سالههای کنونی را برابر با ۵۰ سالههای قدیمی در نظر میگیرند و از این صحبت میشود که امروزه ۶۰ سالگی، ۵۰ سالگی جدید است. این نشان میدهد که افراد اکنون متفاوت از گذشته، سالخورده میشوند و آنها ممکن است احساس جوانی بیشتری نسبت به آنچه که واقعاً هستند، داشته باشند.
نمودار (۳): تغییرات امید به زندگی در ۶۰ سالگی به تفکیک جنس، ۱۴۳۰-۱۳۹۰
۴-۴٫ سالخوردگی جمعیت
در قسمت قبل تعداد سالمندان و برخی شاخصهای مرتبط با آنها مورد توجه بود که تحت تأثیر فرضیههای متفاوت باروری قرار نمیگیرند. در این بخش، شاخصهایی را بیان میکنیم که آثار سطوح مختلف باروری را منعکس میکنند. در ابتدا باید گفت که در مطالعات مربوط به سالخوردگی جمعیت، عمدتاً شاخصهای دسته دوم مورد توجه است و بر اساس آنها، میزان سالخوردگی جمعیت مشخص میگردد. در عین حال، اشتباهی که بیشتر مواقع رخ میدهد، از همین قسمت ناشی میگردد و بسیاری صرفاً بر اساس همین شاخصها به بررسی سالخوردگی جمعیت میپردازند و کمتر از تعداد سخن میگویند. در حالی که تعداد سالمندان نباید نادیده گرفته شود. بحث پیش رو به روشن شدن موضوع بیشتر کمک خواهد کرد و مشخص خواهد شد که اتکاء بیش از حد بر برخی شاخصها، میتواند موجب درکی اشتباه از سالخوردگی جمعیت گردد. به طور کلی، سه معیار یا روش برای اندازهگیری سالخوردگی جمعیت استفاده میشود. معمولترین روش، محاسبه نسبت ساده سالمندان از کل جمعیت است که معمولاً سهم افراد ۶۰ یا ۶۵ ساله را از کل جمعیت جدا میکند، هر چند همان طور که بیان گردید، انتخاب این سنین، قراردادی و غیرقطعی است، ولی از آنجایی که اغلب برنامههای رفاهی بر این سنین تمرکز دارند، معمولاً به عنوان سن ورود به سالمندی در نظر گرفته میشود. روش دوم، استفاده از میانه سنی است که هر چند این معیار بر سالخوردگی و سنین سالمندی متمرکز نیست، ولی الگوی پهندامنهای از سالخوردگی جمعیت را فراهم میکند و معمولاً به صورت تدریجی تغییر مییابد.
روش سوم، استفاده از نسبت دو گروه سنی به یکدیگر است. در این روش به تغییرات در ترکیب سنی توجه میشود و فرض میگردد نشانههای اجتماعی و اقتصادی خاصی را بیان میکند. نسبت وابستگی سنی، نسبت حمایت بالقوه و شاخص سالخوردگی در این مجموعه قرار میگیرد. در ادامه به بررسی برخی از این شاخصها همراه با ارائه نمودارهای مرتبط میپردازیم.
۴-۵٫ نسبت سالخوردگی
یک معیار ساده و در عین حال بسیار پرکاربرد در برررسی سالخوردگی جوامع، درصد افراد سالمند از کل جمعیت است. در پژوهش حاضر، افراد ۶۰ ساله و بیشتر به عنوان سالمند تلقی شده است. بنابراین، درصد این افراد از کل جمعیت محاسبه شده است. از آنجایی که فرضیات مختلف باروری منجر به برآورد متفاوت کل جمعیت میگردد، یعنی در مخرج نسبت سالخوردگی تأثیرگذار است، میتواند منجر به برآورد متفاوت آن گردد. این نسبت در نمودار (۴) در سه فرض مختلف باروری[۱۳] نشان داده شده است. پیام اصلی نمودار این است که در هر سه فرض باروری، نسبت سالخوردگی جمعیت به طور قابل ملاحظهای افزایش خواهد یافت و تفاوت روندهای باروری منجر به تغییر سرعت سالخوردگی جمعیت میشود. به عبارت ساده، سالخوردگی جمعیت در ایران اجتنابناپذیر است. اوایل تفاوتها کم است، اما به مرور شکاف بین آنها افزایش مییابد (خاصیت همه پیشبینیهای جمعیتی). در حدود سال ۱۴۳۰، اختلاف بین نسبت سالخوردگی جمعیت در دو وضعیت باروری بالا و پایین، به بیش از ۸ واحد درصد میرسد. هر چند پیشبینی فرض تغییرات متوسط باروری به عنوان پیشبینی مطلوب در نظر گرفته میشود که در این صورت، در سال پایان مورد بررسی، نزدیک به ۳۰ درصد از جمعیت کشور، ۶۰ ساله و بیشتر خواهند بود که سهم بسیار قابل توجهی است. برای مقایسه یادآور میشود که در حال حاضر، کشور ژاپن با داشتن ۳۲ درصد فرد سالمند (بعد از آن ایتالیا با حدود ۲۷ درصد)، به عنوان سالخوردهترین کشور جهان شناخته میشود[۱۴] (سازمان ملل، ۲۰۱۳). در صورتی که روند باروری آن گونه که پیشبینی شده است، در سطح پایین ادامه یابد، حدود ۳۴ درصد از جمعیت کشور یعنی بیش از یکسوم جمعیت، بالای ۶۰ سال خواهند بود.
نمودار (۴): تغییرات نسبت (درصد) سالمندان از کل جمعیت در سه فرض مختلف باروری، ۱۴۳۰-۱۳۹۰
۴-۶٫ نسبت وابستگی
نسبت سالخوردگی بر سالمندان بدون توجه به وضعیت سایر گروههای سنی تمرکز دارد. در حالی که وضعیت گروههای سنی دیگر نیز بسیار مهم است. نسبت وابستگی[۱۵] عمدتاً با رویکرد اقتصادی مطرح میشود و تغییرات آن در حالتی کلی، سهم تغییرات ترکیب سنی به تغییرات در وابستگی اقتصادی را منعکس میکند (سوانسون و سیگل، ۲۰۰۴: ۱۶۰). نسبت وابستگی از تقسیم جمعیت کمتر از ۱۵ و بالای ۶۴ ساله به جمعیت ۶۴-۱۵ ساله به دست میآید[۱۶]. معمولاً برای سهولت، فرض میشود که سن فعالیت از ۱۵ سالگی شروع میشود، هر چند بسیار محتمل است که بعد از این سن برخی افراد همچنان وابسته باشند (مانند دانشجویان). همچنین بسیاری از افرادی که وابسته در نظر گرفته میشوند، به لحاظ اقتصادی فعال هستند. نسبت وابستگی، تغییرات این دو دسته را، به صورت تقریبی مناسب از نیروی انسانی به عنوان یکی از عوامل اصلی تولید منعکس میکند. بنابراین، این شاخص نسبت به سایر شاخصهای مطرح شده در این مقاله، به لحاظ اقتصادی کاربرد عملی بیشتری دارد.
در نمودار (۵) شاخص مذکور با توجه به سه فرض باروری محاسبه شده است. این نمودار کمک بسیاری به درک روند تأثیرگذاری تغییرات باروری بر تعداد، به ویژه نسبت جمعیت فعال و غیرفعال میکند. نمودار نشان میدهد که افزایش سطح باروری در کوتاهمدت و میانمدت آثار منفی بیشتری بر بار وابستگی وارد میکند. در طول دوره مورد مطالعه، تعداد سالمندان در هر دو فرض تغییر نمیکند، بنابراین، آنچه تفاوت را ایجاد میکند، تغییرات جمعیت زیر ۱۵ سال تا ۱۵ سال اول دوره مطالعه و سپس جمعیت فعال (۶۴-۱۵ ساله) است. پس باید توجه کرد که حداقل تا ۲۰ سال آینده، افزایش باروری، فشار بر جمعیت فعال را بیشتر خواهد کرد و فرصت یا پنجره جمعیتی کشور را محدود و به سرعت نابود خواهد کرد. فرصت یا پنجره جمعیتی، دوره زمانی نسبتاً کوتاهی از تحولات جمعیت یک کشور با توجه به فرایند انتقال جمعیتی است که طی آن نسبت جمعیت سنین فعالیت به حداکثر میرسد و نوعی ساختار جمعیتی مطلوب برای شتاب بخشیدن به رشد اقتصادی به وجود میآید با تأکید بر اینکه که اگر روندهای جدید تحولات ساختار سنی و پنجره فرصت کشورهای در حال توسعه به خوبی مدیریت شود، میتواند توسعه پایدار را ارتقاء دهد و در مقابل اگر سوء مدیریت وجود داشته باشد، به طور قابل توجهی احتمال تحقق توسعه پایدار را محدود میکند (آدیوتومو و همکاران، ۲۰۰۵: ۵). در دوره پنجره جمعیتی، نسبت وابستگی به زیر ۵/. کاهش یافته است، به این معنا که به ازای هر دو نفر فعال، یک نفر وابسته در جمعیت وجود دارد. به بیان دیگر، پنجره جمعیتی دورهای است که در آن کمتر از یکسوم جمعیت خارج از سنین اقتصادی (زیر ۱۵ و بالای ۶۵ سال) و بیش از دوسوم در سنین فعالیت هستند (سرایی، ۱۳۹۰: ۱۲۸). بر این اساس، ایران از [حدود] سال ۱۳۸۵ وارد فاز پنجره جمعیتی شده است (صادقی، ۱۳۹۱: ۱۲۱). طول زمانی این فرصت پدیده آمده، بر اساس اینکه کدام فرض باروری رخ دهد، متغیر است. با تأمل در نمودار، متوجه میشویم که با فرض باروری بالا، فرصت پنجره جمعیتی در اوایل قرن آینده از بین خواهد رفت، در صورتی که با فرض تغییرات متوسط باروری تا حدود ۱۴۲۵ این فرصت فراهم خواهد بود. نکته جالب این است که شکاف بین این شاخص در فروض مختلف، در اواخر دوره به یکدیگر نزدیک میشود که علت آن کاهش جمعیت فعال در فرض پایین است. نکته مهم نمودار مذکور این است که تأکید بر افزایش باروری به دلیل تقویت زمینههای اقتصادی، در کوتاهمدت و میانمدت به چنین هدفی منجر نشده است، بلکه مانع آن میگردد.
نمودار (۵): روند تغییرات نسبت وابستگی در ۳ فرض باروری ۱۴۳۰-۱۳۹۰
بحث و نتیجهگیری
تمایلی وجود دارد که سالخوردگی جمعیت را به عنوان تهدیدی برای آینده به تصویر بکشد. در حالی که سالخوردگی جمعیت باید به عنوان یکی از موفقیتهای بزرگ قرن گذشته شناخته شود. سالخوردگی جمعیت هم بخشی از فرایندهای گستردهتر توسعه و تغییرات و هم تحت تأثیر آن است. هیچ جامعهای بدون دستیابی به سطحی از توسعه، دارای جمعیت سالخورده نشده است. همچنین، هر جامعهای که در مسیر توسعهیافتگی قرار گرفته، به سمت سالخوردگی جمعیت سوق یافته است. کشور ما نیز از این قاعده مستثنی نبوده و نیست. با افزایش توسعهیافتگی کشور که خواست همه است، سالخوردگی جمعیت در نتیجه کاهش باروری در حال وقوع است. البته روند سالخورده شدن کشور ما با بسیاری از کشورها به ویژه کشورهای توسعهیافته تفاوتی اساسی دارد. در این کشورها گاهی یک قرن طول میکشید تا جمعیت سالمند آنها دوبرابر گردد، اما در کشور ما و برخی کشورهای در حال توسعه، این روند با سرعت بسیار بیشتری رخ خواهد داد. بر اساس یافتههای پژوهش حاضر، در کشور ما جمعیت بالای ۶۰ سال، تا ۴۰ سال آینده بیش از ۵ برابر خواهد شد. بنابراین کشور ما یک دوره بسیار فشرده از سالخوردگی جمعیت را پیش رو خواهد داشت. فشرده بودن دوره سالخوردگی کشور، یک اتفاق قابل پیشبینی و مورد انتظار و در عین حال اجتنابناپذیر است. در عین حال، تأکید بر این نکته باید مورد توجه باشد که سالخوردگی جمعیت، مفهومی آماری و جمعیتشناختی است و با سالمندی فردی کاملاً متفاوت است. در بسیاری از نکاتی که مطرح میشود، این تفکیک مورد توجه قرار نمیگیرد و به همین علت، ممکن است برخی از تحلیلها نادرست و ناموجه باشد.
سالخورده شدن جمعیت، پیامدها و چالشهای مختلف اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و … دارد. آثار آن بر صندوقهای بازنشستگی و نظام رفاه اجتماعی، نظام بهداشتی و هزینههای ناشی از آن، نظام اقتصادی و ایجاد اختلال در عرضه نیروی کار و بسیاری جنبههای دیگر مورد بحث و بررسی بوده است و خواهد بود. انتخاب سیاستها و برنامههای کاربردی و همهجانبهنگر به کاهش آثار منفی سالخوردگی جمعیت کمک شایانی خواهد کرد. سازمان جهانی بهداشت، سیاست جهانیاش را در ارتباط با سالخوردگی جمعیت، “سالمندی فعال” اعلام کرده است. منظور از سالمندی فعال عبارت است از فرایند به حداکثر رساندن سطح سلامت، مشارکت و امنیت افراد سالمند به منظور تقویت کیفیت زندگی آنها. در سه اصل مندرج در سیاست سالمندی فعال بر تشخیص آگاهانه نیازها، حقوق، ترجیحات و توانمندیهای افراد سالمند بسیار تأکید شده است (مشفق و میرزایی، ۱۳۸۹: ۱۸). به عبارت دیگر، باید به گونهای برنامهریزی و عمل کرد که دوره سالمندی همراه با توانمندی برای سالمندان باشد و آن را نه دوره رکود و سرباری در زندگی، بلکه دوره تجربه و انتقال مهارت به جوانترها در نظر گرفت. با توجه به این رویکرد، سیاستگذاران باید به دنبال ارتقای ظرفیت سالمندان برای مشارکت باشند و فرصتها را برای آنها افزایش دهند. سهم مشارکت نیروی کار سالمندان باید به درستی درک شود و راههایی برای افزایش مشارکت آنها از طریق آموزشهای مؤثر فراهم گردد (لویدشرلوک، ۲۰۰۴: ۶). در بیانی کلی، باید ظرفیتها و چالشهای سالخوردگی جمعیت شناخته شود و از تجربه دوره سالمندی، چه از رویکرد مثبت و چه از رویکرد منفی، آگاهی حاصل گردد. سالخوردگی جمعیت، پدیدهای سیال، پیچیده و ناهمگن است که در نظر گرفتن رویکردی متعادل در برابر آن، منجر به پیامدهای مناسب خواهد شد. برخی در مواجهه با موضوع سالخوردگی جمعیت کشور، افزایش سریع سطح باروری را پیشنهاد میکنند. در این پژوهش مشخص گردید که افزایش سریع باروری، مشکلات سالخوردگی جمعیت را با جمعیت تازه متولدین ترکیب و تشدید خواهد کرد. شاخص نسبت وابستگی یا بار تکفل ناخالص این موضوع را نشان داد. با توجه به اینکه سالخوردگی جمعیت، فرایندی پویاست که توسط اندازه نسبی کوهورتهای جوانتر و پیرتر در لحظات متفاوت زمان تعیین میگردد، نکتهای که نباید نادیده گرفته شود، آن است که افزایش همزمان دو کوهورت مذکور، فشار بر گروه سنی میانی را افزایش میدهد.
بدیهی است که برای کاهش آثار منفی سالخوردگی سریع جمعیت ایران، باید متناسب با فرهنگ و ظرفیتهای کشور و با اتکاء به الگوی ایرانی-اسلامی، مسیر توسعه را طی کرد. با وجود بروز برخی تغییرات در خانوادههای ایرانی، هنوز جایگاه و اعتبار خانواده و نقش سالمندان در آن، برای بسیاری از افراد قابل توجه و مهم است. در برخی فرهنگها نقش عواملی مانند درآمد، مالکیت، شغل، تحصیلات و … مبنای پایگاه فرد در خانواده است، اما، در خانواده ایرانی نقش سن در پایگاه اجتماعی فرد مهم و مؤثر است و این با فرهنگ اعتقادی و مذهبی افراد همخوانی دارد. به همین علت است که فرزندان، یکی از منابع مهم حمایت اجتماعی و روانی والدین سالمند هستند. این نقش و جایگاه را میتوان مورد تأکید قرار داد و جایگاه آن را در آموزشهای مختلف (اعم از رسمی و غیررسمی) به یاد داشت. در مواجهه با سالخوردگی جمعیت، افزایش سریع باروری نه ممکن و نه مطلوب است. افزایش تدریجی باروری به سطح حدود جایگزینی یا اندکی بالاتر از آن نیز میتواند کشور را از مشکلات رشد منفی جمعیت برهاند و پیامدهای منفی رشد سریع جمعیت پدید نیاید. علاوه بر آن، میتواند زمینه بروز سالخوردگی شدید و فشرده در کشور را محدود سازد. باید دقت کرد که کاهش باروری در یک بستر توسعهای به وقوع پیوسته است و بعید است که با روشهای دستوری و حتی تشویقی تغییر جدی کند. در اینجا هم نقش خانوادهها مهم است. اینکه عموم خانوادهها، دو فرزند را ترجیح میدهند و هنوز الگوی بیفرزندی یا تکفرزندی به الگوی مسلط تبدیل نشده است. بسیاری از خانوادههای ایرانی همچنان خواهان وجود فرزند هستند و غالباً پس از فراهم شدن شرایط لازم به ویژه به لحاظ اقتصادی، این خواست خود را برآورده میکنند. چنانچه شرایط مطلوب اقتصادی مهیا گردد، به احتمال زیاد شاهد افزایش سطح باروری خواهیم بود که خود در کاهش سطح سالخوردگی جمعیت مؤثر است.
در پایان با تأکید مجدد، این نکته را نباید از یاد برد که انتخاب نقطه سنی ورود به سالمندی اهمیت بسیار زیادی دارد. در این مطالعه سن ۶۰ سالگی انتخاب شده بود. بسیاری معتقدند که با توجه به افزایش سطح امید به زندگی و روند مورد انتظار آن، انتخاب نقاط سنی بالاتر مانند ۶۵ یا حتی ۷۰ سالگی مناسبتر است. درباره رویکردهای آیندهنگرانه در خصوص سن و سالخوردگی جمعیت صحبت کردیم که حاوی نکاتی بدیع و جالب توجه است. در حالی که سن با ترتیب زمانی (رویکرد موجود در این مقاله) نگاه به گذشته دارد (تعداد سالها یا زمان از روز تولد)، سن آیندهنگرانه، نگاه به آینده دارد (مقدار زمان باقیمانده از سالگرد روزهای تولد). به هر حال، اگرچه انتخاب هر کدام در اصل موضوع تغییری ایجاد نمیکند، اما توضیح سالخوردگی جمعیت بدون بیان این نکات ساده اما تأثیرگذار، بسیاری از مسائل را وارونه جلوه خواهد داد. در متن مقاله بیان گردید که در نظر گرفتن یا نگرفتن گروه سنی ۶۴-۶۰ ساله چقدر در برآورد تعداد سالمندان و سالخوردگی جمعیت مؤثر است. به طور منطقی انتظار میرود با افزایش امید به زندگی، شروع دوره سالمندی نیز از نقاط سنی بالاتری در نظر گرفته شود. سالمندان در آینده از برخی جهات به احتمال زیاد وضعیت مناسبتری از نسلهای کنونی خواهند داشت. آنها از میزان سواد بالاتر، وضعیت درآمد بالاتر، وضعیت رفاهی بهتر، سلامتی مناسبتر و … برخوردار خواهند بود. این موارد به طور ضمنی بیانگر آن است که سالمندان آتی را نباید با سالمندان امروزی یکی دانست. به همین علت، احتمالاً در آینده سالمندان در بسیاری از مشاغل همچنان فعال و مؤثر خواهند بود و بازنشستگی کامل آنها به تأخیر خواهد افتاد.
منابع[Z3]
سرایی، حسن، (۱۳۹۰)، جمعیتشناسی؛ مبانی و زمینهها، تهران: انتشارات سمت.
صادقی، رسول، (۱۳۹۱)، تغییرات ساختار سنی و ظهور پنجره جمعیتی در ایران: پیامدهای اقتصادی و الزامات سیاستی، فصلنامه مطالعات راهبردی زنان، سال چهاردهم، شماره ۵۵، تهران: شورای فرهنگی اجتماعی زنان.
مشفق، محمود و محمد میرزایی، (۱۳۸۹)، انتقال سنی در ایران، تحولات سنی جمعیت و سیاستگذاریهای اجتماعی، جمعیتی، فصلنامه جمعیت، شماره ۷۱ و ۷۲، تهران: سازمان ثبت احول کشور، صص ۲۲-۱٫
Gavrilov, Leonid A. and Patrick Heuveline. (2003). Aging of Population. In Encyclopedia of Population. Edited by Paul Demeny and Geoffrey Mcnicoll. Thamson Press. Macmillian Reference USA.
Llod-Sherlock, Peter. (2004). Living Longer, Ageing, Development and Social Protection, United Nations Research Institute for Social Development.
Palloni, Alberto, (2009). Family Support Networks and Population Ageing: A Summary Statement, Paper Presented on Doha, Qatar.
Swanson, David and Jacobs Siegel. (2004). The Method and Materials of Demography, Second Edition, Elsevier Academic press.
United Nations, Department of Social and Economic Affairs (2009), Principles and Recommendations for Population and Housing Censuses, Series M, No. 76. Rev. 1. New York: United Nations.
United Nations, Department of Economic and Social Affairs, (2013). World Population Ageing, New York: United Nations Publication.
* دانشجوی دکتری جمعیتشناسی دانشگاه تهران- ho.zarghami@gmail.com
** عضو هیات علمی گروه جمعیتشناسی دانشگاه تهران mmirzaie@ut.ac.ir
[۱] . این موضوع در مورد جمعیت کشور در دهه ۶۵-۱۳۵۵ رخ داده است. در این دوره، با وجود اینکه تعداد سالمندان (بالای ۶۵ ساله) کشور از حدود ۱٫۲ میلیون نفر به بالای ۱٫۵ میلیون نفر افزایش یافت، درصد مربوطه از ۳٫۵ به ۳ تقلیل یافت.
[۲]. Peterson
[۳]. Graying of the Population
[۴]. Age Transition
[۵]. United Nations Population Division
[۶] . بحث درباره پیشبینی جمعیت از حوصله مقاله حاضر خارج است، به همین دلیل در این قسمت به صورت مختصر و تا آن حد که به بحث مربوط میشود، مطالبی کلی ارائه میگردد.
[۷]. Total Fertility Rate
[۸] . دقت داشته باشید که ارجاع زمانی مورد استفاده در این مقاله به تاریخ رسمی کشور (هجری شمسی) است. در حالی که زمان مورد استفاده در پیشبینیها به میلادی است. ارجاع زمانی پیشبینیها با توجه به آغاز سال ۲۰۱۲ است که آن را برابر با سال ۱۳۹۰ گرفتهایم. این موضوع اختلافی حدود ۱ سال ایجاد میکند که در سالهای دیگر پیشبینی هم ایجاد میشود. یعنی نتایج در اصل به یک سال قبل اشاره دارد. این اختلاف اندک است و با عنایت به اینکه هدف اصلی مقاله، توجه به روندها بوده، این موضوع مشکل چندانی ایجاد نمیکند.
[۹]. young-old
[۱۰]. medium-old
[۱۱]. old-old
[۱۲] . تفکیک صورت گرفته در این مقاله ممکن است با تمایزات موجود در نوشتههای دیگر تفاوت داشته باشد که هنگام مطالعه و مقایسه باید این تفکیک را در نظر گرفت. برخی گروههای سالمندان را به ۳ گروه ۶۹-۶۰ ساله، ۷۹-۷۰ ساله و ۸۰ ساله و بیشتر تقسیم میکنند. تقسیمبندی سالمندان به دو یا چهار گروه هم ممکن است انجام شود.
[۱۳] . در پیشبینی سازمان ملل، شاخص TFR در سال پایه برابر ۸۹/۱ فرزند در نظر گرفته شده که در انتهای دوره مورد مطالعه یعنی سال ۱۴۳۰، در فرض پایین به ۳۳/۱، در فرض متوسط به ۸۳/۱ و در فرض بالا به ۳۳/۲ خواهد رسید.
[۱۴] . دقت داشته باشید که در اینجا نیز مبنای سالخوردگی، همان سن ۶۰ سالگی است، اما واضح است که این سن فقط برای مقایسه در اینجا مطرح میشود وگرنه در این کشورها، سن ۶۵ سالگی و حتی سنین بالاتر را به عنوان نقطه سنی سالمندی در نظر میگیرند. به عبارت دیگر، در این کشورها، افراد ۶۴-۶۰ ساله به عنوان سالمند مطرح نیستند.
[۱۵]. Dependency Ratio
[۱۶] . میتوان شاخص نسبت وابستگی سنی را به تفکیک دو گروه سنی وابسته محاسبه کرد که در آن صورت نسبت وابستگی کودکان و نوجوانان و نسبت وابستگی سالخوردگان به دست میآید.
[Z1]از آغاز مقاله تاکنون این موضوع چندین بار تکرار شده است
لطفا یک بار خوانده شود و جملات تکراری حذف گردد
[Z2]منظور چیست
به جای دلبخواهی واژه دیگر جایگزین شود که برای متن علمی مناسب است
[Z3]مشخصات کتابشناختی بر اساس فرمت نشریه و با رعایت نکات ویرایشی و رعایت فاصله درون کلمه ای و برون کلمه ای و ….
دیدگاه بسته شده است.