زندگی مدرن و آشیانه خالی سالمندان

مطابق این آمار در صورتی که استاندارد سن سالمندی را از ۶۰ سال به بالا در نظر بگیریم، سهم سالمندان کشور ۲/۸ (هشت ممیز دو) درصد جمعیت یعنی معادل شش میلیون و ۲۰۰ هزار نفر می شود و این ارقام نشان می دهد که جمعیت کشور به سمت سالمندی حرکت می کند. در بعضی از […]

مطابق این آمار در صورتی که استاندارد سن سالمندی را از ۶۰ سال به بالا در نظر بگیریم، سهم سالمندان کشور ۲/۸ (هشت ممیز دو) درصد جمعیت یعنی معادل شش میلیون و ۲۰۰ هزار نفر می شود و این ارقام نشان می دهد که جمعیت کشور به سمت سالمندی حرکت می کند.

در بعضی از جوامع ممکن است سن و سالی را پیر در نظر بگیرند که همان سن در جوامع دیگر، جوان به حساب آید.

در کنار این مشکل رشد جمعیت کشور ، امروزه با تشکیل زندگی های مدرن و حضور افراد خانواده ها در محیط های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی دیگر خانه و آشیانه یا همان کانون گرم خانواده برای سالمندان خالی است و آنان در مقایسه با گذشته احساس تنهایی بیشتری دارند.

زندگی های مدرن باعث شده که هر فردی که به دوره سالمندی می رسد، خودش را فردی تنها تلقی کند چرا که مجبور است در طول روز تنها در خانه زندگی کند که بودن در آن خانه و سرای سالمندان تفاوت چندانی با هم ندارد.

امروزه در جامعه ما تعداد این افراد کم نیست به طوری که رویداد و تغییرات در ظاهر فیزیکی و نقش های اشخاص سالمند اغلب باعث شده که اجتماع فراموش کند که سالمندان نسل جدایی از آنها نیستند.

پیش بینی ها نشان می دهد که تا حدود ۲۵ سال آینده رشد جمعیت در ایران متوقف می شود و با منفی شدن رشد جمعیت، ساختار جمعیتی نیز به سمت سالمندی می رود، پس این موضوع هشدار جدی برای جوانان نیز می باشد که قدم ها را برای ارائه خدمت به سالمندان محکم تر بردارند چرا که پیری و سالمندی نیز در کمین آنها است.

** سالمندان در جامعه کمتر مورد توجه قرار می گیرند

محمدرضا با چهار فرزند پس از گذران عمری اکنون احساس تنهایی کرده و می گوید، دیگر دوره پدر و فرزندی گذشته چرا که فرزندان، کمتر افراد پیر و سالمند را زیر چتر حمایتی خودشان قرار می دهند.

وی معتقد است زندگی های امروزی یکی از دلایل اصلی این موضوع به شمار می رود چرا که فرزندش به همراه همسرش مجبورند از صبح تا شب برای تامین معاش زندگی خود خارج از خانه باشند اما این موضوع نمی تواند دلیلی برای فراموشی پدر و مادر پیرشان شود.

براساس آمار ۶۵ سالگی به طور قراردادی آغاز پیری تعیین شده و در جامعه ما هم ۶۰ تا ۶۵ سالگی آغاز پیری را مشخص می کند، اما این دوران که به سالمندی ختم می شود، دوران طلایی است که باید پدران و مادران پیر در کنار فرزندانشان روزهای خوشی را سپری کنند اما کم توجهی به سالمندان شوق زندگی برخی از آنان را سلب کرده است.

محمدرضا که اکنون از نظر توانایی نیازمند کمک فرزندان خود است، اضافه کرد: در گذشته پدر و مادریکی از اصل های اساسی در خانواده محسوب می شد اما امروزه کار و تلاش جای همه چیز را برای فرزندان ما گرفته و همین موضوع موجب کم توجهی فرزندان به پدر و مادران پیرشان شده است.

** آه از نارضایتی فرزندان

قدرت الله که با حدود ۸۰ سال به همراه همسرش در سرای سالمندان گذران عمر می کند، گفت، امروزه سرای سالمندان بهتراز خانه فرزندان مان است چرا که آنان در طول روز ساعات کمتری را در خانه هستند و حتی به زندگی روزمره خود نیز نمی رسند.

وی با مرور خاطراتی از گذشته و در حالی که چشم به پنجره خانه سالمندان دوخته است، افزود: زمانی که پدران ما سال های سال به افراد پیر و کهنسال رسیدگی می کردند، حتی یکبار گلایه نداشتند اما امروز فرزندان ما با هر اقدامی برای پدرانشان بسرعت ابراز نارضایتی می کنند.

** پیری حرکت به سوی آرامش است

محبوبه، زنی که تنهایی دوره سالمندی را پس از مرگ شوهرش از حدود ۲۰ سال گذشته تجربه می کند نیز گفت: دوره سالمندی دوره ای است که باید به سمت احساس آرامش حرکت کنیم.

وی افزود: آرامش نیز زمانی به دست می آید که فرزندانمان در کنارمان باشند تا بتوان زندگی سراسر آرامی را تجربه کنیم که خوشبختانه خداوند به من لطف فراوانی داشته و برخلاف برخی سالمندان جامعه در این برهه از زمان تنها نیستم.

** عشق به خانواده در دل سالمندان موج می زند

محمود یکی دیگر از سالمندان خطه ایران زمین است که به جوانان این مرز و بوم هشدار می دهد.

وی افزود به دلیل مشکلات اقتصادی و عدم تامین معیشت خانواده ها، در مقطع کنونی تعداد فرزندان هر خانواده روز به روز کمتر می شود و این هشداری جدی برای خود آنان است تا با پیش بینی آینده توجه خودشان را به پدر و مادر پیرشان بیشتر کنند.

محمود در حالی که به عصای خود تکیه کرده است با نگرانی نسبت به نسل های آینده گفت: اگر امروز ما جایگاهی هرچند کوچک درمیان خانواده هایمان داریم، اما با این روند مشخص است که نسل های آینده توجه چندانی به والدین خود نخواهند داشت.

** فرزندان گوشه چشمی به ما داشته باشند

بتول که خود دوران سختی را پشت سر گذاشته است، گفت: زندگی در این دنیا با وجود کانون گرم خانواده با ارزش می شود اما وقتی فرزندانمان گوشه چشمی به ما پدر و مادر پیرشان نداشته باشند ، دردمان بیشتر می شود و تنها با دیدن نوه هایمان موجی از امید در دلمان جرقه می زند.

وی دیدن فرزندان و نوه هایش در طول هفته ها و شاید ماه ها را نویدی برای ادامه زندگی خود می داند و امیدوار است که روزی فرزندان این نسل گرفتار مشکلات و مصائب برخی سالمندان این دوره از زمانه نشوند.

** فرزندان ما باید از امروز فکر آینده خود باشند

سکینه یکی دیگر از سالمندان است که کاهش تعداد فرزندان در خانواده ای امروزی را نشانه ای از پیری و افزایش تعدادسالمندان در نسل های آینده می داند.

وی می گوید ، فرزندان ما باید با الگو گرفتن از نسل های گذشته جهت حمایت از سالمندان اقدامات اساسی انجام دهند تا خود در دوران پیری گرفتاربی مهری فرزندانشان نشوند.

سکینه با اشاره به اینکه امروزه داشتن یک تا دو فرزند در هر خانوار به عنوان معضلی جدی است ، گفت ، این مهم نشان می دهد که تعداد سالمندان در سال های آینده روز به روز بیشتر می شود و پیری در نسل های آینده بیشتر گریبان جوانان امروزی ما را می گیرد.

براساس پیش بینی های صورت گرفته و کاهش نرخ باروری در کشور سهم سالمندان بالای ۶۰ سال در جمعیت ایران در سال ۱۴۳۰ به ۱۷ تا ۱۸ درصد می رسد که به عبارت دیگر در سال مزبور حدود ۱۷ میلیون نفر از جمعیت ایران را سالمند تشکیل می دهند.

** سالمندی آغاز تولدی دوباره

مدیر کارگروه جامعه شناسی سالمندی انجمن جامعه شناسی ایران نیز در ارتباط با مسایل و مشکلات سالمندان جامعه گفت: شروع سالمندی دوره ای جدید از چرخه زندگی انسان به شمار می رود که در صورت فراهم شدن امکانات و شرایط لازم، می تواند دوره ای باشد که سالمند بتواند تولدی دوباره را آغاز کند.

دکتر ˈعالیه شکربیگیˈ افزود: باید امکاناتی که در این دوره در اختیار فرد سالمند قرار می گیرد به گونه ای باشد که بتواند نیازهای فردی، اجتماعی و فرهنگی آن فرد را تامین کند تا دیگر احساس تنهایی و کمبود نداشته باشد.

شکربیگی با اشاره به اینکه نگرانی هایی در این زمینه وجود دارد، اظهار داشت: با توجه به اینکه از نظر اجتماعی، سازمان های دولتی برنامه ریزی های جدی در این دوره از زندگی انجام نداده اند، نگرانی هایی در این زمینه افزایش مشکلات آنان وجود دارد.

وی در ادامه تصریح کرد: تا پیش از دوره مدرنیته در اغلب خانواده ها فرد سالمند به عنوان پیشکسوت و حلال مشکلات به ویژه برای جوانان به شمار می رفت اما امروز جوانان چندان اهمیتی به سخنان سالمندان نمی دهند.

دکتر شکربیگی افزود: علاوه بر احساس تنهایی در خانواده ها در دوران مدرنیته، افسردگی، زودرنجی و انتظار مرگ تدریجی از دیگر عواملی است که یک فرد سالمند مجبور به تحمل و تجربه آنها است.

وی با اشاره به اینکه نسل سالمند به عنوان سرمایه های اجتماعی به شمار می روند، اضافه کرد: متاسفانه در نسل چهارم جامعه شکاف نسلی به وجود آمده است به گونه ای که افراد جوان توجه ای به حرف و تجربیات افراد سالمند ندارند و به واسطه وجود این مشکلات سالمندان مرحله ای از پایان زندگی خود را می بینند.

این جامعه شناس تصریح کرد: حضور سالمندان و نگرش آنان متفاوت است به طوری که در برخی از خانواده های سنتی ارتباط با سالمند بهتر است و گوشه ای از تنهایی سالمندان از این طریق رفع می شود.

وی تصریح کرد: اما در خانواده های مدرن و با حضور زنان در عرصه های مختلف اجتماعی و فرهنگی فرد سالمند خلا بیشتری را احساس می کنند که باید از حضور سالمندان برای مشارکت، همدلی و همبستگی بیشتر در خانواده ها به خوبی استفاده شود.