سالمندی دوره ی خزان طلایی عمر انسان

انسان موجودی اندیشمند و اجتماعی است که دوران حیات او با فراز و نشیب های بسیاری همراه است و دوره های مختلفی از تولد تا مرگ را زیر عنوان مراحل گذار از کودکی به جوانی ، میانسالی و در نهایت گذار به سالمندی پشت سر می گذارد و این دوره های مختلف گذار، در میان […]

انسان موجودی اندیشمند و اجتماعی است که دوران حیات او با فراز و نشیب های بسیاری همراه است و دوره های مختلفی از تولد تا مرگ را زیر عنوان مراحل گذار از کودکی به جوانی ، میانسالی و در نهایت گذار به سالمندی پشت سر می گذارد و این دوره های مختلف گذار، در میان فرهنگ ها و جوامع متنوع انسانی از اهمیت خاص و ویژه ای برخوردار بوده و به صورت های متفاوتی به آنها توجه می شود.

**ضرورت توجه به پدیده سالمندی

درباره مراحل کودکی، نوجوانی و جوانی مطالعات زیادی صورت گرفته اما سالمندی به عنوان مرحله ای حساس از زندگی انسان کمتر بررسی و شناخته شده است. سالمندی پدیده ای فرآیندی، بیولوژیک و زیستی است که پیر شدن و فرسودگی ساختار فیزیولوژیک انسان را شامل می شود. این تغییرات و فرسودگی فیزیکی، روح و روان انسان را نیز زیر تاثیر خود قرار می دهد.

وجود پدیده سالمندی و جمعیت سالمند در هر جامعه ای اجتناب ناپذیر است. سالمند کسی است که نیرو و قوای جسمانی او طی یک فرایند تدریجی رو به کاستی و زوال نهاده است و از این رو برای امور زندگی روزمره اش به کمک نیازمند است و از آنجا که سالمندی پدیده ای انسانی و مرحله ای از حیات است و انسان موجودی است که دارای ابعاد مختلف اجتماعی و فردی است بنابراین وی‍ژگی ها، علایق و ارتباطات و تعاملات او هم در حوزه مطالعات روان شناختی و هم در حوزه مطالعات اجتماعی توسط اندیشمندان و متخصصان این علوم مطالعه و بررسی شده است.

تعریف و نوع نگاه به سالمند و پدیده سالمندی در جوامع مختلف متفاوت است و بر حسب اینکه یک سالمند در جامعه و کشوری توسعه یافته یا پیشرفته زندگی کند یا در کشور و جامعه ای در حال توسعه، برنامه ریزی ها و سیاست گذاری ها در ارتباط با او متمایزخواهد بود.

از آنجایی که بالابردن سطح رفاه و بهبود وضعیت زندگی افراد جامعه و دسترسی متعادل و پایدار همه اقشار به امکانات رفاهی به ویژه افراد سالمند، از اهداف و اولویت برنامه های توسعه است، از اینرو به منظور بهبود شرایط زندگی جمعیت سالمند، شناخت نیازهای این طیف و انجام مطالعه و برنامه ریزی یک اولویت مهم چه در زمینه تحقیق و پ‍ژوهش و چه در حوزه اجرا به شمار می رود و بی توجهی به این موضوع، گاهی اوقات موجب بروز مسایل و مشکلات اجتماعی خاص می شود.

در حوزه مطالعات روان شناختی، ˈ اریکسونˈ روان شناس مشهوری است که در نظریه اش مراحل زندگی انسان را مطالعه کرده و بر این باور است که نظم ظهور مراحل زندگی اگر چه لحظه شروع و پایان آن بر حسب افراد ، متغیر است اما برای همه یکسان است. اریکسون دریافته است دوره انتهایی زندگی، زمانی است که افراد در آن موفقیتها و شکستهای خود را ارزیابی و به دنبال مفهومی برای زندگی خود هستند. وی بر بهره گیری از کمالات، به جای نومیدی، تاکید داشته و معتقد است که اگر پیران بتوانند مفهومی برای زندگی خود بیابند و بپذیرند که دوران آنان گذشته است، میتوانند با احساس کمال به پشت سر و به زندگی خود نگاه کنند(۱).

اندیشمندان و نظریه پردازان اجتماعی هم در حوزه مطالعات و گذار خانواده از شکل گسترده به هسته ای و هم در حوزه برنامه های توسعه و به ویژه توسعه انسانی و پایدار و سیاست های رفاهی به این موضوع توجه خاصی دارند.

آنچه امروزه به عنوان سالمندی یا پیری می شناسیم ساخته و پرداخته دوره معاصر نیست؛ به این معنا که در گذشته تعریف سالمندی بر مبنای سن مطلق نبود بلکه عواملی چون تغییر شکل ظاهری و توانایی های جسمانی که لزوما سن خاصی را مبنا قرار نمی داد، معیار سالمندی شناخته می شد ولی امروزه برای سالمندی تعریف مشخصی وجود دارد: «سنی که در آن بیشتر مردم از کار بازنشسته می شوند و از انواع خاصی از مزایای رفاهی مانند حقوق بازنشستگی برخوردار می گردند(۲).

بر پایه تقسیم بندی سازمان ملل متحد کشورها دارای سه نوع ساخت جمعیتی جوان، بزرگسال و سالخورده هستند. معیار این تقسیم بندی، نسبت جمعیت سالخورده ۶۰ ساله و بالاتر در کشورها است. کشورهای دارای جمعیت جوان کشورهایی هستند که نسبت سالخوردگان آنها زیر ۴ درصد باشد، کشورهای دارای جمعیت بزرگسال، کشورهایی هستند که نسبت سالخوردگان آنها بین ۴ تا ۶ درصد باشد و کشورهای دارای جمعیت سالخورده، کشورهایی هستند که نسبت جمعیت سالمند آنها ۷ درصد یا بیشتر باشد(۳).

سازمان ها و نهادهای ملی و بین المللی هرچند وقت یکبار آمار و ارقامی را در ارتباط با جمعیت جهان و ویژگی های آن و همچنین سیاست های کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه و درجه برخورداری اقشار مختلف این جوامع از امکانات رفاهی منتشر می کنند

با توجه به آمار و ارقامی که هر ساله و یا هرچند سال یکبار از سوی سازمان ها و نهادهای ملی و بین المللی مرتبط منتشر می شود جمعیت سالمند جهان روز به روز در حال افزایش است و این امر ناشی از عواملی چون کاهش میزان باروری، بالارفتن امید به زندگی به علت پیشرفت بهداشت و علم پزشکی در جهان است که در میان کشورهای مختلف بر حسب درجه توسعه یافتگی و پیشرفت آنها و میزان برخورداری از بهداشت و شاخص های رفاهی افراد این جوامع متغیر است. بنابر آمارهای موجود، جمعیت سالمند جهان در سال ۲۰۱۳ برابر با ۶۰۰ میلیون نفر بود که در ۵۰ سال آینده از مرز ۲میلیارد نفر خواهد گذشت و این میزان در کشور ما ۶ میلیون و ۱۵۹ هزار و ۷۴۶ نفر است که ۷/۳ درصد از جمعیت کشور را به خود اختصاص داده است و در برآورد انجام شده تا سال ۱۴۰۰ این میزان به ۱۰ میلیون نفر می رسد.

در این پیوند ˈعالیه شکربیگیˈ محقق مطالعات خانواده و عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی، در گفتگو با ایرنا اظهار داشت: سالمندی پدیده ای است که معیار آن سن و سال افراد است و به طور کلی از سالمندی جوان آغاز و به سمت سالمندی میانسال و سپس سالمندی پیر و کهنسالی گذر می کند و سن مهمترین معیار آن به شمار می آید.

وی سالمندی را موضوعی مهم در جوامع امروزی برشمرد و گفت: سالمندی و موضوعات مرتبط با آن اهمیت ویژه ای در جهان امروز دارد و مطالعه و بررسی آن در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه متفاوت است و در جوامع توسعه یافته به دلایلی از جمله پیشرفت های اقتصادی- اجتماعی- فرهنگی و بالا بودن سطح رفاه اجتماعی، سن افراد نیز بالا رفته و به سالمندی و بالاتر از سالمندی رسیده است. با توجه به اینکه کشورهای مذکور از جمعیت جوان برخودار نیستند بنابراین بستر سازی های لازم را به صورت مرحله ای در جهت رفاه و برخورداری سالمندان از امکانات رفاهی انجام داده اند. در کشورهای در حال توسعه وضعیت به گونه ای دیگر است. در این کشورها پدیده جوانی جمعیت به چشم می خورد و با نظر به غلبه نیروی انسانی جوان در جوامع در حال توسعه ، برنامه ریزی ها و زمینه سازی ها و سرمایه گذاری ها برای ارتقا و برخورداری این قشر خاص انجام شده و برای جمعیت سالمند برنامه ریزی های جامع صورت نگرفته است.

**سالمندی و برنامه ریزی مطلوب

شکربیگی در خصوص وضعیت سالمندی در کشورمان افزود: در جامعه ما نیز همانند دیگر کشورهای در حال توسعه غلبه با جمعیت جوان بوده و به طور آشکار بسیاری از سیاست گذاری ها و زمینه سازی به این قشر خاص اختصاص یافته بود و نتوانسته ایم برای ورود به دوره سالمندی جمعیت برنامه ریزی های مناسب را انجام دهیم و این در حالی است که جمعیت کشورمان به سمت سالمندی در حرکت است و تا چند سال آتی نیز وارد مرحله سالمندی می شود. بنابراین باید بتوانیم با بررسی و مطالعه در ارتباط با سالمندان نیازهای و مسائل خاص آنها را شناسایی کنیم و اقدامات لازم را به منظور برخورداری سالمندان از امکانات اقتصادی، اجتماعی و رفاهی انجام دهیم.

عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی ادامه داد: هرکدام از مراحل زندگی انسان شامل نوزادی، کودکی، نوجوانی، جوانی و … ویژگی ها و مخاطرات خاص خود را دارد و طبیعی است که سالمندی نیز از این امر مستثنی نیست.

وی در پاسخ به پرسشی درباره ارتباط دوران بازنشستگی و سالمندی اظهار داشت: با توجه به اینکه در بیشتر جوامع و همچنین کشور ما دوران بازنشستگی افراد همزمان با ورود افراد به مرحله سالمندی آغاز می شود و سالمندی نیز مرحله ای دارای ویژگی هایی از جمله ضعف نیروی جسمانی و سلامت افراد است بنابراین سالمندان نیازمندی های رفاهی و اقتصادی خاصی دارند که حقوق بازنشستگی ناچیز و مابه التفاوت های پرداختی موجود، تکافوی مخارج و هزینه ها و نیازمندی آنها را نمی دهد و این موضوع باید از سوی سازمان و اداره ای که فرد از آنجا بازنشسته شده و همچنین از سوی نهادها و سازمان های متولی امور سالمندان و بازنشستگان هم در مرحله برنامه ریزی و هم در مرحله اجرا در نظر گرفته شود و بی توجهی به این موضوع می تواند مسایل گوناگونی را برای سالمندان به وجود آورد.

شکربیگی با بیان اینکه سالمندی مرحله ای گریز ناپذیر از زندگی انسان است تصریح کرد: من از این دوران خاص به عنوان دوران خزان طلایی نام می برم. دوران سالمندی از حساسیت های اجتماعی، فرهنگی و روان شناختی برخوردار است. لازم است به مسائل و نیازهای این جمعیت خاص هم در سطح ساختار و سازمان ها و نهادهای کلان و هم در سطح عاملیت و در بین افراد جامعه پرداخته شود و این موضوعی است که تا چند سال گذشته از آن غفلت شده و مورد سهل انگاری قرار گرفته بود.

**نقش سازنده رسانه و فرهنگ

این مدرس دانشگاه با اشاره به تاثیر فرهنگ و آموزش در این زمینه ادامه داد: مسائل سالمندان به ویژه در جوامع در حال توسعه ای از جمله کشور ما که در حال گذار از فرهنگ سنتی به مدرن است متفاوت از جوامع توسعه یافته است به دلیل اینکه در جوامع توسعه یافته از ابتدا برای جمعیت و گذار مرحله به مرحله آن برنامه ریزی شده است و در جوامع در حال توسعه جمعیت به صورت یکدفعه وارد مرحله سالمندی شده است، برنامه ریزی های لازم در حوزه های فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی به صورت جامع صورت نگرفته و طبیعی است که مشکلات و مسائلی نیز ایجاد شده که می توان به مشکلات مادی و بازنشستگی دیرهنگام یا نبود بازنشستگی، اشتغال افراد سالمند میانسال به بالا و همچنین مسائلی اجتماعی از جمله شکاف نسلی و بحران های عاطفی خاص سالمندان در جامعه اشاره کرد.

شکربیگی با یادآوری این موضوع که بسترسازی اهمیتی ضروری برای ورود به مرحله سالمندی دارد گفت: بدون زمینه سازی و برنامه ریزی بلند مدت سالمندان ما با مشکلات فراوانی روبرو خواهند بود؛ به طوری که آسیب ها و مسائل اجتماعی گوناگونی در جامعه و در بین این افراد بروز می کند. هم اکنون نیز مشکلات بسیاری در میان جمعیت سالمند ما به چشم می خورد که نیاز به درمان دارد و البته باید این موضوع را نیز در نظر داشت که حضور سالمند در خانواده پس از دوران بازنشستگی با وجودی که سبب شادمانی در محیط خانواده ها می شود در مواردی تنش هایی را نیز ایجاد می کند که نیاز به چاره اندیشی دارد.

عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی، با اشاره به تحولات نهاد خانواده در سالهای گذشته و نقش فرهنگ در این زمینه افزود: جامعه ما در مسیر توسعه و مدرنیته تغییر و تحولات بسیاری را از سر گذرانده است. از جمله این تحولات، تغییر ساختار خانواده از شکل گسترده به هسته ای، اشتغال زنان در بیرون از خانه، نظام فرزند سالاری و … است که این تغییرات به عللی از جمله نیاز سالمند به مراقبت در پیوند با اشتغال زنان و هسته ای بودن خانواده ها و از سوی دیگر پدیده شکاف نسلی برای سالمندان مشکلاتی را ایجادکرده که افسردگی، تنهایی و انزوای سالمند در سرای سالمندان به عنوان پیامدهای زندگی مدرن، نمونه هایی از این مشکلات است و همچنین افول و نابودی سرمایه اجتماعی در افراد سالمند و ناتوانی جامعه و خانواده در بازتولید آن را به دنبال دارد.

شکربیگی یادآور شد: فرهنگ و آموزش به عنوان عوامل مثبت می توانند این شکاف ها و فاصله ها را از بین برده و سلامت روانی و اجتماعی را برای جامعه به ارمغان بیاورند.

**سازمان های حمایتی غیر دولتی

وی نقش سازمان های حمایتی را در ارتقای سطح رفاه و بهبود وضعیت سالمندان بسیار مفید دانست و ادامه داد: سازمان هایی که می توانند سیاست های حمایتی از سالمندان را اعمال کنند بیشتر به صورت سازمان هایی دولتی هستند و در جامعه ما سازمان ها و نهادهای نیمه دولتی و مردم نهاد کمتری در ارتباط با سالمندان وجود دارد.

این محقق مطالعات اجتماعی با ذکر این مطلب که نبود نهادهای غیر دولتی حلقه ای گمشده در جوامع در حال توسعه است اضافه کرد: در حالی که وجود این سازمان ها و فعالیت آن ها در حوزه های اجتماعی از نشانه های توسعه در جوامع مدرن است؛ ما هنوز نتوانسته ایم به طور کامل به اهداف توسعه و به ویژه توسعه پایدار و توسعه انسانی در این پیوند برسیم و بنابراین تشکیل و ایجاد نهادهای مردم نهاد و غیر دولتی که نقش حمایتی در حوزه مسائل اجتماعی سالمندان داشته باشند در جامعه ما با وجود ضرورت، کمرنگ است و این در حالی است که سازمان های غیر دولتی و شبکه های مردمی می توانند در زمینه های اجتماعی ، اقتصادی، فرهنگی نقش موثر و چشمگیری داشته باشند و در کنار سیاست های حمایتی سازمان های دولتی با طراحی و اجرای برنامه های حمایتی نقش مهمی را در ایجاد سلامت و مراقبت های جسمی و روانی سالمند و ایجاد رفاه و بهبود وضعیت زندگی آنها ایفا کنند.

شکربیگی در ادامه به ظرفیت های بالای جامعه و مردم کشورمان برای ایجاد سازمان های مردم نهاد و نقش رسانه در این زمینه اشاره کرد و گفت: مردم جامعه ما ظرفیت بالایی در زمینه مشارکت اجتماعی دارند و باید آن را به صورت نهادهای رسمی به منصه ظهور برسانند. اگر رسانه ها بتوانند فرهنگ ارتباط و تعامل درست با سالمندان را در جامعه درونی و نهادینه کرده و در معرفی پدیده سالمندی، ویژگی های سالمندان و نیازمندی های آنان اطلاع رسانی کنند مسیر اجرای برنامه های رفاه اجتماعی، اقتصادی نیز هموار خواهد شد.

شکربیگی در پایان این گفت و گو با اظهار امیدواری نسبت به بهبود وضعیت زندگی سالمندان در دولت تدبیر و امیدگفت: سالمندی پدیده ای است که باید زوایا و ابعاد آن به خوبی شناسایی و مطالعه شود و با توجه به ظرفیت ها و پتانسیل بالایی که مراکز علمی، فرهنگی و دانشگاهی ما در این ارتباط دارند باید در بستر پژوهش حرکت و عمل کنیم و با نظر مساعد و بلندی که دولت جدید در حوزه حل مسائل و مشکلات جامعه دارد و امیدهایی که در سطوح مختلف اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و غیره برای مردم شکل گرفته است باید متولیان امور مربوط به مسائل جمعیتی و به ویژه سالمندی اعم از مسئولان و نهادها و سازمان های دولتی و غیر دولتی دست به دست هم دهند و با سیاست گذاری و برنامه ریزی مناسب و مطلوب، آینده ای سرشار از رفاه، سلامت و امید را نه تنها برای سالمندان بلکه برای همه آحاد جامعه ترسیم کنند و از بحران ها و مسائلی که ممکن است در سالهای آینده برای سالمندان و جمعیت کشورمان پیش بیاید جلوگیری نمایند.