مشکلات دوران سالمندی

براثر تحلیل رفتن قوای جسمانی و ذهنی سالخوردگان تنوع و کثرت مسایل درسالخودرگی امری کاملا طبیعی به نظر می رسد. از این رو شاید هیچ دوره ای اززندگی مانند سالخوردگی پر مساله و نگران کننده نباشد. به همین دلیلسالخوردگان برای سالم زیستن به سازگاری فراوانی نیاز دارند

حال برخی از مسایل این دوره اشاره می کنیم تا شاید راهنمایی باشد برای کسانی که با افراد مسن زندگی می کنند یا سرو کار دارند

مشکلات روحی به ویژه دیداری و شنیداری

– مشکلات حرکتی معمولا درد مفاصل، موجب عدم تحرک و خانه نشینین سالخوردگان می شود

کاهش نیرو به علت تغییرات فیزیولوژیکی بدن

بی خوابی

فراموشی به علت تغییرات فیزیولوژیکی مغز به خصوص در حافظه کوتاه مدت

کمبود در آمد به علت از کار افتادگی و نداشتن شغل تمام وقت

بازنشتگی اوقات خالی و بدون برنامه ای که ره آورد دوران بازنشتگی استاحتمالا از عزت نفس و ارزش که فرد برای خود قایل است می کاهد.

تنهایی سالخوردگان معمولا احساس تنهایی می کند زیرا که فرزندانشان معمولاازدواج کرده و آنان را ترک کرده اند هم چنین مرگ همسر نیز به شدت می تواندبراحساس تنهایی آنها بیفزاید بعلاوه به علت ناتوانی حرکتی نمی توانند ازخانه خارج شوند و با دیگران در ارتباط باشند.

عدم توانایی تولید مثل به ویژه در زنان به علت یائسگی

استقلال فرزندان استقلال خواهی فرزندان موجب می شود که پدران و مادرانسالخوده تنها بمانند در این احساس در آنان به وجود می آید که دیگرمسئولیتی ندارند و مثمر ثرم نیستند.

کاهش سطح انگیزش برخی ازافراد مسن تصور می کند که چون به تدریج به مرگ نزدیک می شوند دیگر علتیبرای کار و فعالیت و لذت بردن از زندگی وجود ندارد.

تغییر محلسکونت به طور اجباری پس از فوت همسر ممکن است فرزندان تصور کنند که راحتیو آرامش والد آنها در این است که در مکانی کوچکتر و یا نزدیک محل سکونتآنها زندگی کند به این ترتیب پدر یا مادر خانه ای را که یک عمر در آنزیسته اند و برایشان خاطره انگیز است به ناچار باید ترک کنند؟

از دست دادن عزیزان مثل بستگان نزدیک به ویژه همسر، فرزند، دوستان

افزایش وابستگی به دیگران معمولا زمانی فرا می رسد که پدر و مادر بهفرزندان خود وابستگی شدید پیدا می کنند. اولا ممکن است بر اثر بیکاری وفقدان درآمد هزینه های دارویی پیش بینی نشده و .. فرد به کسانی وابستگیپیدا کند که قبلا به او وابسته بوده اند ثانیا شخص سالخورده به دلیلمشکلات جسمانی،روانی و بیماری امکان دارد نتواند بسیاری از کارهای خود راانجام دهد. از این رو به دیگران نیاز دارد تا از لحاظ تغذیه، نظافت ومراقبت های پزشکی او را یاری دهند.

نگرش منفی نسبت به سالخوردگانعده ای از سالخوردگان پیری را زمان فراغت و انجام کارهای نا اتمام میدانند، ولی برخی از آنان که به حیات نگرش منفی دارند به این دوره به عنوانپایان راه می نگرند به خصوص اگر شاهد مرگ دوستان همسن و سال ، همسایگان وهسمر باشند مرگ را به خود نزدیک احساس می کنند.

 

 بی خوابی در سالمندان

 بهداشتروانی انسان بیش از هر چیز در گرو نحوه تامین نیازهای اساسی اوست و خواببه عنوان یکی از حیاتی ترین نیاز جسمی، ذهنی و عاطفی انسان از ابعاد ودیدگاه های مختلف از اهمیت ویژه ای برخوردار است. خواب راحت از نشانه هایسلامت جسم و آسایش روان است.

امروزه تعداد کسانی که به علت های مختلفنمی توانند اغلب شبها خواب راحتی داشته باشند بسیار قابل ملاحظه اند بررسیها نشان می دهند که مشکلات بی خوابی با افزایش سن افزایش می یابد.( منبعمجموعه مقالات سالمندی صفحه ۸۳)در ضمن الگوی بی خوابی با تغییر سنتغییر می یابد. فرضا سالمندان اغلب از بیداری های طویل و مکرر در طول شبو یا سحرخیزی شکایت دارند. بسیاری از سالمندان از تغییرات طبیعی خواب درگروه سنی خود مخصوصا عدم توانایی کافی در رسیدن به یک دوره طولانی خوابمداوم آگاه نیستند. با افزایش سن خواب سبک تر و نامنظم تر می شود اگر یکسالمند از تغییرات طول مدت و کیفیت خواب آگاه نبوده و به روال هر شب بهبستر می رود,

احتمالا ساعت ۴تا۵ صبح بیدار خواهد شد .بسیاری از پژوهشگرانخواب فکر میکنند که تنها عامل مهم در بهبود افراد سالمند تنظیم ریتم شبانهروزی آنهاست.

بهترین طریق رعایت برنامه خواب و بیداری بلند شدن ازخواب در زمان یکسان بدون توجه به وقت یا مقدار خواب شب پیشین است.سالمندان غالبا صبح ها در بستر می ماننند زیرا برای برخاستن از بستر هااجباری ندارند باید آنها را تشویق کرد تا برنامه ای جهت مصرف غذا ،ملاقاتدوستان ،قرار ملاقات ها قدم زدن و هر فعالیت احتمالی دیگر داشته باشند پایبند به این برنامه نه تنها ریتم خواب را تنظیم می کند بلکه یک زندگی پرتحرک و فعال را برای آنان فراهم می آورد که خواب را هم بهبود می بخشد.

درضمن در سنین سالمندی کارایی مکانیسم های تنظیم کننده حرارت بدن کمتر میشود، به طوری که احساس سرما در بستر می تواند با خواب تداخل پیدا کندمشکلات مربوط به برگشت غذا از معده به مری ممکن است مستلزم اجتناب از طرفغذا در شب و تنظیم تشک برای بالا نگه داشتن سر در موقع خواب باشد. نیاز بهدفع ادرار مکرر در سالمندان مبتلا به فشار خون بالا علت اغلب بیدار شدنهایمکرر است. این مشکل را می توان با کم کردن مصرف مایعات در هنگام شب کاهشداد.

علاوه بر توصیه های بهداشتی که برای پیشگیری از بی خوابیسالمندان مطرح شد،طرح ها و اندیشه ها ی درمانی دیگری ارائه شده. به عنوانمثال طرفداران بر انگیختگی جسمانی معتقدند که افراد کم خواب برانگیختگیفیزیولوژیکی و تنش ماهیچه ای زیادی دارند که با خواب در تعارض است. اینطرفداران عقیده دارند که استحمام با آب گرم ،گوش دادن به موسیقی یا صدایامواج و قدم زدن راههای پیشنهادی برای کاهش بی خوابی می دانند.

چرا افراد سالخورده اطمینان خود را نسبت به اطرافیان از دست می دهند؟

برایجواب دادن به این سوال که چرا افراد سالخورده معمولا اطمینان خود را نسبتبه اطرافیان از دست می دهند و یا نسبت به همه بدبین می شوند ابتدا بایدتوضیح مختصری درباره افت بینایی، شنوایی و چشایی در افراد مسن داده شود.

 

  • اختلالات بینایی

مهمترین اختلالات بینایی عبارتند از: نزدیک بینی، دور بینی و پیر چشمی یاتقلیل قابلیت تغییر پذیری عدسی چشم که به تناسب ازدیاد سن بیشتر شده درنتیجه قدرت تطابق چشم را کاهش می دهد . اختلالاتی که تحت عنوانآستیگماتیسم از آنها نام برده می شود همه از بی نظمی هایی است که در انحناقرینه یا عدسی چشم به وجود می آید و اغلب با نزدیک بینی همراه است. درحالت آستیگمات تصاویر اشیا کم و بیش تغییر شکل پیدا می کند و بطور نامساعدتشخیص داده می شود. افراد آستیگمات اگر به یک ساعت دیواری نگاه کنند بعضیاز اعداد آن را پررنگ و بعضی دیگر را کمرنگ می بینند.

خوشبختانهامروزه بسیاری از اختلالات بینایی به کمک عینک برطرف می شود. استفاده ازعینک نیاز به یک دوره سازگاری دارد بدین ترتیب که فرد باید خود را با آنسازگار کند، در غیراین صورت آسیبهای مهمتری را خواهد دید. البته امروزهاستفاده از عینک عمومیت پیدا کرده و کسی آن را عیب نمی داند. سازگاری بااستفاده از عینک مخصوصا در سنین بالا اهمیت پیدا می کند زیرا در این سنینانسان بالا جبار باید از دو عینک استفاده کند یکی برای نزدیک و یکی برایدور.

اگر افرادی که به اختلالات بینایی مبتلا هستند نخواهند آنها رابه کمک عینک بر طرف کنند از خواندن روزنامه، کتاب و استفاده از تلویزیونمحروم خواهند شد و در نتیجه روز به روز تماس خود را با دنیای خارج محدودخواهند کرد. این محدودیت به احتمال زیاد اختلالات رفتاری به دنبال خواهدداشت.

 

  • افت شنوایی

افتشنوایی یعنی کاهش توانایی در شنیدن اصوات آزمایشها نشان میدهد که افتشنوایی با افزایش سن رابطه دارد .خوشبختانه این افت کامل نیست بدین معناکه افت شنوایی برای بعضی از فرکانس ها حاصل می شود.

هر اندازه سنانسان بالاتر رود به همان اندازه اصوات بم را بهتر می شنود و در مقابلتوانایی شنیدن اصوات زیر را از دست میدهد. وقتی توانایی اخذ اصوات زیرآسیب می بیند درک کلام نیز با دشواری روبرو می شود. زیرا حروف بی صدا مثلاب، پ ،ت ،ث، ج، به علت فرکانس بالایی که دارند خوب شنیده نمی شوند و انسانخیال می کند که اطرافیان زمزمه می کنند

عدم توانایی درک کامل کلماتموجب می شود که فرد اطمینان خود را نسبت به اطرافیان خود از دست بدهد.

یعنی گفت های آنها را درست نشنود و آنها را متهم کند که از او حرف می زنندحال اگر این حالت زیاد طول بکشد و فرد نخواهد به کمک سمعک شنوایی خود رااصلاح کند تمایلات خود بزرگ بینی پیدا می کند یعنی نسبت به همه بدبینمیشود و خیال می کند همه در پی آزار او هستند و می خواهند او را از بینببرند.

پس:

در مواقع افت شنوایی حتما باید از سمعک استفاده کرد تا از بروز اختلالات روانی احتمالی جلوگیری شود.

  •  دگرگونی حس بویایی و شنوایی

حسچشایی با بویایی رابطه بسیار نزدیکی دارد و با افزایش سن دگرگون می شوند. بدین ترتیب که افراد مسن بو و مزه غذا را خوب تشخیص نمی دهند و در نتیجهشکوه و شکایت آغاز می کنند و دایما بهانه می گیرند.

می دانید که برایمعطر شدن غذا از ادویه استفاده می کنند غافل از این که در سنین بالا تحملدر مقابل غذاهای تند کم می شود. یعنی افراد مسن به خوردن غذاهای که ادویهدارند تمایل نشان نمی دهند و این دگرگونی دشواریهایی را هم برای دیگران وهم برای خود آنها به همراه می آورد. این دشواری ها مسلما بر روابط آنهاتاثیر می گذارد و احتمالا درگیری هایی را به وجود می آورد که نتیجه آنناسالم شدن محیط زندگی خواهد بود. پس لازم است که اطرافیان این واقعیت هارا بدانند و خیال نکنند که افراد مسن از روی عمد یا لج بازی از خوردن بعضیغذاها امتناع می ورزند.

 

  • سوء تفاهم و شناخت مردم درباره پیری و پیران

برخلافعقیده عمومی مردم اغلب پیران خیلی خوب و زود تغییرات زندگی را از جوانی ومیانسالی به پیری می پذیرند و به سهولت قبول می کنند که دوره جوانی آنهاگذشته است و باید اکنون در۶۵،۷۰ سالگی طرز زندگی نوینی را بپذیرند، ولی بهاقتضای سن و زمان نباید بکلی حرکت و جنبش و ورزش و خوشی و شادکامی جوانی ومیانسالگی را ترک کنند و گوشه گیری و دوری از اجتماع و فرار از معاشرت بادوستان و همسالان را اختیار کنند.

باید بدانیم که پیری مشکل و مسئلهدشواری نیست بلکه در واقع ورود به آخرین مرحله در دوران عمر و زندگی است. پیری پس از جوانی یک عالم دیگر نیست پیری هم مانند مراحل گذشته زندگی بهسهم خود هم لذت و هم رنج و الم دارد ، هم حسن و محسنان زیادی را شامل استو هم سختی و ناتوانی دارد. اما در بسیاری از جوامع انسانی مردم پیران رابه چشم بیچاره،ناتوان ، تنها، بی فایده و بیکار نگاه می کنند.

ولیحقیقت امر این نیست و این گونه عقاید و تصورات واهی بلکی خطاست زیرا اغلبمردان و زنان بیش از ۶۰،۶۵،۷۰ سال و حتی به بالا از لحاظ بهداشت و صحتمزاج و بدن و خور و خواب و رفتار و گفتار کاملا عادی و سالمند و می توانندفعالیت ها و کارهای معمولی و مربوط به خودشان و حتی افراد جوان خانواده راانجام دهند و همواره تنهایی خودشان را غالبا به تالیف و ترجمه و تحقیق وتدوین آشکار علمی و ادبی و هنری می گذارند. بنابراین باید بدانیم که اندیشه های نادرست در مورد پیران باعث رنجیدن افراد سالخورده می شود و حتی گروه یاز آنان را به قبول این باورهای نادرست درباره خود وا می دارد بیشتر پیرانتا ماههای آخر عمر خودتواناییهای قابل ذکری دارند و هرگز نباید آنان را ازبسیاری از عرصه های زندگی کنار گذاشت. در عین حال نباید انتظارات بیجا ازسالخوردگان داشت.