سالمند آزاری از تبعات تغییر معیار ارزش‌هاست

در یک زندگی، روابط بین سالمند یا پدر و مادر و فرزندان، منطبق بر روابط سالم و روابط یگانه نباشد ممکن است در یک زمانی، روابط به اندازه‌ای خراب شود که کینه و دشمنی عمیقی بین پدر و مادر و فرزندان ایجاد شود و فرزندان تبدیل به کلاهبردار بشوند و خانه پدر و مادر را […]

در یک زندگی، روابط بین سالمند یا پدر و مادر و فرزندان، منطبق بر روابط سالم و روابط یگانه نباشد ممکن است در یک زمانی، روابط به اندازه‌ای خراب شود که کینه و دشمنی عمیقی بین پدر و مادر و فرزندان ایجاد شود و فرزندان تبدیل به کلاهبردار بشوند و خانه پدر و مادر را از زیر پایش بیرون بکشند یا حقش را بخورند و آنها را به خانه سالمندان بیندازند.

هادی معتمدی روانپزشک در روزنامه اعتماد نوشت: باید این نکته را در نظر داشته باشیم که نباید خانه سالمندان به عنوان یک مرکز آزار و اذیت و ایجاد فاجعه انسانی در نظر مردم شکل پیدا کند. سالمند ساکن در خانه سالمندان را مقایسه کنید با سالمندی که در خانه تنهاست و فرزندانش بردن او به خانه سالمندان را مذموم می‌دانند که در واقع خودخواهی فرزندان، شرایط دشواری را بر این سالمند تحمیل می‌کند. چرا؟ بچه‌ها شنبه صبح می‌روند سر کار و جمعه بعد از ظهر می‌خواهند ۵ دقیقه به این سالمند سر بزنند. در حالی که این سالمند یک هفته در خانه تنهاست و غیر از آنکه دچار وهم و آسیب‌های ذهنی و روحی می‌شود، بسیاری اوقات با سالمندانی با شرایط مشابه مواجه شده‌ایم که یک هفته است در خانه فوت کرده‌اند و خانواده از او بی‌خبرند یا سالمند بر اثر زمین خوردن در تنهایی، دچار شکستگی دست و پا شده یا دچار گرفتگی قلب شده یا در اثنای آشپزی یا استحمام خودش را سوزانده است. اگر هم دچار آلزایمر خفیف باشد که ممکن است برود و مسیر خانه را گم کند و گم بشود. این شرایط همواره سالمندان تنها را تهدید می‌کند. در حالی که سالمندان ساکن در خانه سالمندان در معرض چنین تهدیدهایی نیستند. بنابراین، خانه سالمندان امروز در تمام دنیا یک امر واجب است و در تمام کشورها هم می‌گویند که سالمند نباید در خانه تنها باشد و در صورت تنهایی باید به خانه سالمندان برود که در کشورهای پیشرفته، انواع خانه سالمندان هم طراحی شده که یکی از آنها مهد سالمندان است که روزانه است و سالمند می‌تواند ساعات صبح تا شب خود را در آنجا و کنار همسالان خود سپری کند.

بنابراین ما حق نداریم از خانه سالمندان تصویر منفی بسازیم اما توجه به این نکته هم لازم است که وقتی در یک زندگی، روابط بین سالمند یا پدر و مادر و فرزندان، منطبق بر روابط سالم و روابط یگانه نباشد ممکن است در یک زمانی، روابط به اندازه‌ای خراب شود که کینه و دشمنی عمیقی بین پدر و مادر و فرزندان ایجاد شود و فرزندان تبدیل به کلاهبردار بشوند و خانه پدر و مادر را از زیر پایش بیرون بکشند یا حقش را بخورند و آنها را به خانه سالمندان بیندازند.

عده‌ای از افراد هم به‌طور ژنتیک دچار اختلالات اخلاقی رفتاری هستند. سه درصد پسران و یک درصد دختران به‌طور ژنتیک رفتارهای ضد اجتماعی دارند و این افراد به کلاهبرداری، فحشا، روسپی‌گری و فساد علاقه‌مندند و در واقع، بزهکارند و زندان‌ها پر است از این افراد.این اختلالات ژنتیک است و ممکن است از یک پدر و مادر بسیار صالح هم، چنین بچه‌ای متولد شود. اما نکته دیگری که نباید از آن غافل شد بحث فرهنگ است. ما برای فرهنگ جوانان آنچنان که باید و شاید کار نکردیم. امروز فرهنگ‌های غربی روابط بین فرزندان و والدین را بسیار سخیف نشان می‌دهد. فرزندان جدا از والدین زندگی می‌کنند در حالی که در ایران قدیم پدران و مادران همواره از فرزندان حمایت می‌کردند و فرزندان هم همیشه و تا پایان مرگ پدر و مادر، آنها را نزد خودشان نگه می‌داشتند. متاسفانه در فرهنگ امروز، چون اصل را بر لذت گذاشته‌اند و پول تنها معیار ارزش‌ها شده، می‌بینیم که سایر ارزش‌ها و حتی سنت‌ها هم بی‌معنا شده است.

تنها معیار ارزش‌های شما پول است و بنابراین، برای رسیدن به پول از هر ابزاری استفاده می‌کنید از جمله پدر آزاری و مادر آزاری و سالمند آزاری که کلاهبرداری از پدر و مادر هم از انواع این آزارهاست. حتی انتقال اجباری پدر و مادر به خانه سالمندان هم در این شرایط نوعی از آزار است. پدر، مادر و هر فردی که به اجبار وادار به کاری شود در حالی که امکان کاری غیر از آن را دارد قطعا دچار عوارض فراوانی خواهد شد. انتقال اجباری پدر و مادر به خانه سالمندان در حالی که آنها هیچ تمایلی به رفتن به خانه سالمندان ندارند هیچ تفاوتی با انتقال اجباری آنها به زندان ندارد چون این پدر و مادر این شرایط را داشته‌اند که در مکانی غیر از خانه سالمندان زندگی کنند. در چنین شرایطی، این پدر و مادر دچار عوارض متعددی از جمله افسردگی، احساس ناامیدی، افکار خودکشی، احساس عدم لذت، احساس پیری زودرس، برهم خوردن هورمون‌ها، احساس اضطراب شدید، بی‌خوابی، دردهای بدنی و کاهش میزان عملکرد فردی و بین فردی و اجتماعی می‌شوند و چون به علت سن بالا، حساسیت‌های متفاوتی هم دارند، قطعا در معرض عوارض بیشتری خواهند بود؛ عوارضی که می‌تواند دامنه‌ای از اضطراب و افسردگی تا اقدام به خودکشی داشته باشد.


۱۳۰۰۱